مکرون

اعلام مرگ مغزی «ناتو» از سوی فرانسه واکنش‌های متضادی را در پی داشت اما ارزیابی‌ها حاکی از مهیا شدن اتحادیه اروپا برای توسل به زبان «زور» و «قدرت» به ویژه در اعلام استقلال از آمریکا است.

به گزارش ایران پژواک، چهل و یک سال سن دارد و از روزی که قدم به الیزه گذاشت، در مواجهه با جهانی که این روزها دائم پهلو به پهلو می‌شود و شاهد نوسان قدرت از چپ به راست است؛ خود را رهبر اصلاح‌طلب اتحادیه اروپا معرفی کرد که یارای مواجهه با جریان‌های افراطی را دارد که با دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا در دادن شعارهای ملی‌گرایانه‌ که هدفشان فاصله‌گرفتن از اتحادهای جمعی است؛ هم‌صدا شده‌اند.

امانوئل مکرون آمد تا چوب لای چرخ جهانی بگذارد که با شتابی سرسام‌آور چرخش به راست را انتخاب کرده و با الگوبردای از «برگزیت» خواهان تضعیف اتحادیه اروپا و ترغیب دیگر کشورهای این بلوک به دنبال کردن همان راهی است که انگلیس در پیش گرفته است: راه جدایی.

او به الیزه آمد تا به زعم خود با نیروی جوانی و جسارت، تهدیدها را تبدیل به فرصت کند و جانی تازه به کالبد زخم دیده اتحادیه اروپا بدمد و در این راه، علیرغم رقابت دیرینه پاریس و برلین برای اعمال نفوذ بر بروکسل، با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان همراه شد تا با توجه به برتری نظامی-اقتصادی و کنار رفتن لندن از صحنه قدرت اتحادیه، جایگاه خود را به عنوان رهبران بلامنازع قاره سبز، تثبیت کنند.

در این میان، سردی و تندخویی ترامپ با اعضای اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که با انتقاد از کم‌کاری آنها در پرداخت هزینه‌های این پیمان آغاز شد؛ به پاریس-برلین مجال داد درباره تشکیل ارتش واحد اروپایی با اتکا به توافق «همکاری ساختارمند دائمی» اتحادیه اروپا یا همان «پسکو»، همپیمان شوند.

اما روز پنجشنبه، مکرون به عنوان نماد «جسارت و نوآوری» اتحادیه اروپا، اظهارنظری داشت که مرکل را در قالب نماد «درایت و تجربه»، در موضع تقابل و برائت جستن قرار داد.

رئیس‌جمهوری فرانسه در مصاحبه با «اکونومیست» گفت ناتو دچار «مرگ مغزی» شده و با زیر سوال بردن بند ۵ پیمان آتلانتیک شمالی شامل اصل «دفاع جمعی» توانایی آمریکا در دفاع از اتحادیه را زیر سوال برد.

این اظهارنظر وی حاکی از دلخوری بود که از یک‌جانبه‌گرایی آمریکا در سوریه داشت تا آنجا که به صراحت گفت: هیچ نوع هماهنگی در تصمیم های استراتژیک میان آمریکا و شرکای اروپایی ناتو وجود ندارد و ما در حال حاضر شاهد تجاوز بدون هماهنگی ترکیه، یکی از شرکای ناتو به منطقه ای هستیم که منافع ما را به خطر انداخته است.

واکنش‌ها به سخنان جنجالی مکرون

اما این اظهارنظر همانگونه که پیشتر اشاره شد، واکنش‌های زیادی به همراه داشت تا آنجا که مرکل سخنان او را «رادیکال» توصیف کرد.

«ینس استولتنبرگ» دبیر کل ناتو نیز ضمن دفاع از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی گفت: هر تلاشی که در راستای فاصله انداختن بین اروپا و آمریکای شمالی صورت گیرد نه تنها اتحاد بین دو سوی اقیانوس اطلس را تضعیف خواهد کرد بلکه ممکن است در اروپا نیز تفرقه بیندازد. اتحاد اروپایی نمی تواند جایگزین اتحاد دو سوی اقیانوس اطلس شود.

مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا هم ضمن دفاع از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی از این سازمان به عنوان مهمترین اتحادی نام برد که تاکنون در تاریخ به ثبت رسیده است.

در مقابل، ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه، ضمن استقبال از سخنان رئیس جمهوری فرانسه از آن به عنوان «سخنان طلایی» یاد کرد.

مرکل، تعارف الکی یا مخالفت جدی؟

 صدراعظم آلمان پیشتر گفته بود اتحادیه اروپا باید از قید وابستگی به اغیار (آمریکا) رها شود و خود برای سرنوشتش تصمیم بگیرد.

به قول مرکل، اتحادیه تنها زمانی به اندازه کافی، متحد و منسجم خواهد بود که در سکوهای جهانی بتواند از ارزش‌ها و منافع خود دفاع کند. از این رو اروپا باید در بلند مدت، توانمندتر شود و بر اساس اتفاق آراء از طریق معاهدات و پیمان های اروپایی عمل کند.

پس این همه جبهه‌گیری در برابر اظهارات اخیر مکرون چیست؟ چه شد که صدراعظم آلمان که به دلیل عدم اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی به هزینه‌های نظامی ناتو، خار چشم ترامپ شده است؛ می‌گوید علیرغم همه اختلاف نظرها «ناتو سنگ زیربنای امنیت آلمان» است!

باید گفت اختلافات داخلی میان اعضای کلیدی به ویژه فرانسه و آلمان نیز از جمله مسائل موجود بر سر راه پسکو یا همان ارتش اروپایی بوده است. برای مثال، فرانسه خواستار تشکیل هسته‌ای کوچکتر از دولت‌هایی بود که به لحاظ مالی و نظامی توانایی غنی کردن پیمان مورد نظر را داشتند و درصورت لزوم مانعی برای انجام عملیات‌های خارجی هم نمی‌دیدند حال‌آنکه آلمان به دنبال رویکردی فراگیرتر بود که همه کشورهای عضو اتحادیه حتی آنهایی که بضاعت کمتری داشتند را نیز شامل شود. در واقع آلمان در اندیشه آن بود تا پسکو را به عنوان نماد اتحادیه اروپا بعد از خروج انگلیس معرفی کند حال آنکه در مقابل، فرانسه بر روی عملیات‌های خارجی متمرکز بود تا در راستای حفظ دایره نفوذ سنتی خود در آفریقا، راهی برای تسهیل اعزام قوای نظامی پیدا کند.

نتیجه آنکه در نهایت برلین و پاریس برای بازتعریف کارکردهای پسکو به تفاهم رسیدند و قرار شد توافق همکاری ساختارمند دائمی آنگونه که دلخواه آلمان است فراگیر باشد اما درعین‌حال برای تامین رضایت فرانسه مبنی بر متمرکز نگه داشتن هسته اولیه قدرت، لزومی ندارد همه کشورهای عضو-که فعلا ۲۵ عدد هستند- در همه پروژه‌ها مشارکت داشته باشند. دیگر آنکه روند کلی اجرای پروژه‌ها به صورت مرحله به مرحله پیش خواهد رفت تا توانمندی‌های جدید فرصت بسط و توسعه یابند و دغدغه رفع فوری اختلاف‌نظرها موجب کندی کار نشود.

با این حساب، نباید جبهه‌گیری مرکل را به منزله مخالفت عمیق با باور کلی مکرون دانست و از قبل برای حل و فصل اختلاف نظرها مکانیسمی درخور تعبیه شده است.

اما در این میان، اظهارنظر دوگانه «اورزلا فون در لاین» رئیس آتی کمیسیون اروپا که در کارنامه خود مقام وزیر دفاع سابق آلمان را یدک می‌کشد؛ تا حد زیادی به شفاف سازی مواضع برلین کمک می‌کند.

وی بیش از هر چیز، در واکنش به انتقادات مطرح شده، ناتو را یک نهاد «فوق العاده» توصیف کرد. اما با صراحت لحنی که می‌توان آن را تاکیدی بر همراهی کلی با مواضع رئیس‌جمهوری فرانسه تلقی کرد، گفت: اتحادیه اروپا بیش از این نمی‌تواند به قدرت نرم بسنده کند و باید به تقویت منافع خود، توسعه بازوی امنیتی و همچنین تمرکز بر سیاست‌های تجاری بپردازد.

وی با تاکید بر لزوم تقویت اتحادیه اروپا به عنوان بستر تسامح و دموکراسی در جهان پرآشوب کنونی، گفت: برگزیت موجب همبستگی کشورهای باقی‌مانده در این اتحادیه شد. باید راه و روش اروپایی خودمان را در پیش بگیریم. قدرت نرم دیگر جوابگوی اروپایی‌ها چنانچه بخواهند جایگاه خود را در جهان امروز اثبات کنند؛ نیست. اروپا باید زبان قدرت را بیاموزد.

وی ادامه داد: این به معنای آن است که باید از یک سو وابستگی امنیتی به دیگران را کم کنیم و از سوی دیگر بر توانایی‌های خود نظیر تجارت با چین، تمرکز بیشتری کنیم. باید با توجه به منافع خارجی اتحادیه اروپا، چشم انداز راهبردی تری را در پیش بگیریم که این شامل توسعه اتحادیه اروپا از راه پیوستن کشورهای بالکان غربی نیز می‌شود و از این بابت قوانین الحاق کشورها نیازمند اصلاحات است.

از مجموع اظهارات اخیر مکرون، اظهارات حال و گذشته مرکل و در نهایت آنچه که فون در لاین به تازگی گفته است؛ این طور برمی‌آید که علیرغم اختلاف‌نظرهای موجود؛ اتحادیه اروپا رویکردی تهاجمی‌تر را در مقایسه با ادوار گذشته در پیش خواهد گرفت.

درست است که مرکل اظهارات مکرون را تمام و کمال نمی‌پذیرد و حتی در پاره‌ای موارد بین او و وزیر دفاع سابق آلمان هم اختلاف نظرهایی وجود دارد؛ اما همه آنها یک رویای واحد را در سر می‌پرورانند: استقلال نظامی از آمریکا در سایه حصول استقلال سیاسی-اقتصادی.

در این میان، اختلاف نظرهای دیگری هم وجود دارد که یکی از آنها تعجیل فون در لاین برای الحاق کشورهای مقدونیه شمالی و آلبانی به اتحادیه اروپا است. در خصوص این موضوع، مکرون به طور ضمنی می‌گوید وقتی خطر بازگشت عناصر افراطی به کشور مسلمان‌نشین بوسنی وجود دارد و این کشور مانند بمب ساعتی بیخ گوش کرواسی تیک و تاک می‌کند؛ اولویت توسعه اتحادیه اروپا نخواهد بود- اما این به معنی مخالفت مطلق رئیس‌جمهوری فرانسه با قدرت‌یابی اتحادیه از راه پذیرفتن اعضای جدید نیست.

از سوی دیگر، همانگونه که مرکل گفت قرار نیست ارتش اروپایی جای ناتو را بگیرد و این موضوعی است که مکرون نیز پیشتر به آن اشاره کرده بود.

آمریکا یا فرانسه؛ چه کسی آتش را روشن کرد؟

اظهارات مکرون کشورهای اروپای شرقی را که به آمریکا به چشم یگانه حامی خود در برابر روسیه نگاه می‌کنند؛ دچار اضطراب کرده است. اما واقعیت این است که رئیس‌جمهوری فرانسه فقط آنچه را که عیان است با صراحت لهجه بیان کرده و این دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا بود که بیش از همه، میزان تعهدپذیری واشنگتن درقبال ناتو را زیر سوال برد و آن را پیمانی «منسوخ» توصیف کرد.

«جرارد آرو» سفیر سابق فرانسه در واشنگتن، اروپایی‌ها را به شترمرغ‌هایی تشبیه می‌کند که تحمل محو شدن تصویر دلخواه خود از جهان پیرامون را ندارند.

اما واقعیت این است که اروپایی‌ها برای نخستین بار با رئیس‌جمهوری آمریکایی مواجه هستند که در دغدغه‌های آنها شریک نیست و با ترغیب انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا نشان داد که خیر و صلاح اتحادیه اروپا را نمی‌خواهد.

حتی پمپئو نیز علیرغم دفاع از ناتو، از زخم زبان‌های معمول واشنگتن چشم‌پوشی نکرد و همین دیروز مدعی شد: ناتو به رشد و تغییر نیاز دارد.

لازم است که این ائتلاف با واقعیات و چالش‌های امروز روبرو شود. اگر کشورها فکر می کنند که می توانند منافع امنیتی خود را بدون تأمین منابع مورد نیاز ناتو تأمین کنند و اینکه به تعهدات خود عمل نکنند، این خطر وجود دارد که ناتو فاقد اثربخشی شده و یا منسوخ شود.

این اظهارنظر پمپئو تهدیدهای همیشگی دولت واشنگتن را در خود یدک می‌کشد مبنی بر اینکه چنانچه اعضای اروپایی ناتو حق السهم خود را از هزینه‌ها نپردازند؛ آمریکا پشت‌شان را خالی می‌کند و در قبال تامین امنیت آنها تعهدی ندارد و این سیاستی است که ترامپ در دیگر نقاط جهان در مواجهه با اعراب و متحدان آسیای شرقی نظیر ژاپن و کره جنوبی هم در پیش گرفته است.

نتیجه‌گیری

از مجموع اظهارات گذشته و حال چهره‌های مطرح اتحادیه اروپا و آمریکا این طور برآورد می‌شود که همه آنها به یک واقعیت مشترک مبنی بر «عدم کارایی ناتو مطابق با نیازهای روز جهان» اذعان می‌کنند اما تعریف آنها از اصلاح این پیمان از چشم‌انداز منافع ملی‌شان قابل ارزیابی است و اختلاف‌نظرها نیز از همین جا ناشی می‌شود.

باید گفت پرده‌دری مکرون آن هم در آستانه نشست رهبران ناتو در تاریخ ۳ ماه میلادی آتی (دسامبر)، بی‌حکمت نیست و در واقع، وی با جسارت باب گفتگو پیرامون موضوعی را باز کرد که در آینده از این هم داغ‌تر خواهد شد.

هدف وی نیز باز کردن باب مجادله بود و قطعاً در مراحل پیشرفته‌تر، مسئولیت تصمیم‌گیری در این زمینه را به تنهایی قبول نخواهد کرد حال آنکه پاریس در مقطع فعلی نیز طرح از پیش آماده‌شده‌ای را در ذهن ندارد. اما یک چیز مشخص است: از این پس کشورهای اروپایی به‌رغم همه اختلافات با صدایی رساتر از لزوم تشکیل «ارتش اروپایی» سخن می‌گویند و این دستاورد بزرگی برای مکرون جوان تلقی می‌شود.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 8 =

پربازدیدها

آخرین اخبار داخلی