به گزارش ایران پژواک، این دو دارایی با ارزش، با شکست این سطوح به قلههای قیمتی تاریخی جدیدی دست پیدا کردند؛ دلار هرگز بالای نقطه ۲۵ هزار و ۹۰۰ تومانی حتی بهصورت لحظهای معامله نشده بود و سکه امامی هم برای اولینبار، بالای سطح ۱۲میلیونی نوسان کرد.
شکست این سطوح و رسیدن به قلههای قیمتی جدید، زمینهساز نگرانی بیشتر برخی فعالان بازار شده بود. همچنان عدهای در تردید برای خرید بودند و اعتقاد داشتند، نوسانات روزهای اخیر از جنس هیجان است، این در حالی بود که گروه دیگری باور داشتند، عبور از این سطوح، بازیگران فنی را با اطمینان بیشتری در موقعیت خرید قرار خواهد داد.
گروهی باور دارند، نوسانات روزهای اخیر بازار در دوعامل، تغییر سمت و سوی انتظارات ناشی از اخبار سیاسی و ضعف عرضه در سمت معاملات حوالهای ریشه دارد؛ این در حالی است که گروه دوم بر بالا رفتن تقاضا تاکید میکنند؛ از نگاه آنها، بخشی از این تقاضا جنس احتیاطی دارد و بخشی دیگر حاصل ورود نقدینگی به بازار ارز از سایر بازارها و بهطور مشخص بازار سهام است.
در این میان، عوامل جزئیتری نیز برای افزایش قیمتها در بازارها مطرح میشوند؛ مانند معاملات ارز و سکه در اتاقهای معاملاتی کانالهای تلگرامی. با این حال این معاملات همیشه در بازار وجود داشتهاند و در بسیاری از اوقات، قادر نبودهاند در قیمتها تغییرات خاصی ایجاد کنند. درنتیجه به نظر میرسد افزایش قیمتها در این کانالها هم خود معلول متغیرهای دیگری باشد.
دلار چگونه مسیر کانالشکنی را پیمود؟
دلار معاملات روز شنبه را با افزایش قیمت آغاز کرد. ساعت ۱۱ صبح، در معاملات عمده، نرخ فروش دلار در محدوده ۲۵ هزار و ۸۸۰ تومان قرار گرفت که ۲۳۰ تومان بیشتر از نرخ بستهشده روز پنجشنبه بود. حدود ۲ ساعت طول کشید که در بازار، معامله با قیمتهای بالای مرز ۲۶ هزار تومانی صورت بگیرد و پس از آن هم حداقل تا ساعت ۴ بعدازظهر، اسکناس آمریکایی به کانال ۲۵ هزار تومانی بازنگشت. در ساعت یاد شده، دلار در معاملات بزرگ بازار، با قیمت ۲۶ هزار و ۱۰۰ تومان به فروش میرفت. این قیمت ۴۵۰ تومان بیشتر از روز آخر هفته بود.
درست است که دلار در روز شنبه وارد کانال جدیدی شد، ولی رفتار معاملهگران این بازار در ابتدای روز محتاطتر از بازیگران سایر بازارها بود. بهعنوان مثال، سکه در همان ابتدای روز بهراحتی کانال ۱۲ میلیونی را فتح کرد و حواله درهم هم در بازه زمانی کوتاهی به بالای ۷ هزار و ۱۰۰ تومان رفت. در واقع میتوان گفت، روز شنبه جسارت بازیگران سکه و درهم، بیشتر از بازیگران دلار بود.
برخی از فعالان اعتقاد داشتند، ریزش شدید قیمتی در این محدوده در اواخر تیرماه موجب شده بود که بازیگران دلار دست به عصاتر حرکت کنند و زمانی خریدهای خود را بالاتر بردند که از حمایت قیمتی درهم مطمئن شدند.
در اواخر تیرماه بود که دلار بهصورت لحظهای سقف ۲۵ هزار و ۹۰۰ تومانی را لمس کرد، ولی پس از آن با افزایش شدید فروشها، طی دو روز تا نقطه ۲۱ هزار و ۷۰۰ تومانی عقب نشست. با این حال، اینبار شکست نسبتا آسان مرز ۲۶هزار تومانی کمی انتظارها را نسبت به قبل تغییر داده بود. درصورتی که نوسان گیران بتوانند، قیمت را بالای سطح یادشده تثبیت کنند، احتمال ورود تقاضای بیشتر به بازار وجود خواهد داشت.
از این نظر روزهای یکشنبه و دوشنبه هم برای بازار از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. در بازار سکه هم دیروز کانالهای قیمتی یکی پس از دیگری با شکست مرز ۱۲ میلیونی، فتح شدند. سکه در اواخر روز با قیمت ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان معامله میشد که ۳۳۰ هزار تومان بیشتر از روز پنجشنبه بود.
آیا بازار ارز شلوغ بود؟
روز گذشته، جمعیت زیادی در خیابان فردوسی دیده نمیشد؛ بیشتر از مردم، دلالان خرد در بازار حضور داشتند که تلاش میکردند بالای کانال ۲۶ هزار تومان اقدام به خرید و فروش کنند. بسیاری از فعالان هم عنوان میکنند که میزان خرید و فروش این دلالان به اندازهای پایین است که توان جابهجایی قیمتهای بازار را ندارند؛ تاثیرگذاری آنها در این حد است که بتوانند از نوسانات بازار، سودی برای خود کسب کنند، وگرنه با معاملات محدود، نمیتوانند قیمتهای یک بازار را دستخوش تغییری به سود خود کنند.
شلوغ نبودن خیابان فردوسی در روزی که قیمت دلار سقف تاریخی را به ثبت رساند، چنین تصوری را ایجاد میکرد که علت نوسان بازار به احتمال زیاد ورود تقاضای اسکناس و نقدی از سوی مردم به بازار نیست. هفته گذشته بازار بسیار شلوغتر بود و البته عده زیادی آن را ناشی از وجود ارز ارزان صرافیهای بانکی میدانستند که موجب شده بود گروهی برای خرید و عدهای برای فروش این ارز ارزان، در بازار حضور پیدا کنند. دیروز خبری از جمعیتهای هفته قبل نبود.
البته به این نکته هم باید اشاره کرد که در ماههای ابتدایی سال افراد بسیار کمتری در بازار حضور داشتند، ولی در هفتههای اخیر میزان حاضرین در بازار بیشتر بود. شاید همین میزان افزایش تا حدی در تحریک قیمتها اثرگذار بوده باشد. با این حال، برای چنین رشدی، نیاز به اثرگذاری عوامل قویتر و بیشتری است. دلار در هفته قبل با جمعیت بیشتری به بالای ۲۵ هزار تومان رفته بود ولی در هفته جاری خبری از آن جمعیت نبود و بالای ۲۶ هزار تومان نوسان میکرد.
سیگنالهای حوالهای به بازار دلار
بسیاری از فعالان بازار اعتقاد دارند، افزایش تقاضا در سمت حواله موجب بالا رفتن نرخ دلار در بازار نقدی و اسکناس شده است. روز گذشته، حواله درهم با نرخ ۷ هزار و ۷۵ تومان، معاملات خود را آغاز کرد که با این قیمت، ارزش دلار در بازار داخلی میتوانست بالای سطح ۲۵ هزار و ۹۵۰ تومان قرار بگیرد. درهم در ادامه روز در ابتدا محدوده ۷ هزار و ۱۰۰ تومانی را شکست و در اواخر معاملات، سطح ۷ هزار و ۲۰۰ تومانی را لمس کرد.
فتح چنین سطوحی در بازار حواله بهراحتی میتوانست انتظارات معاملهگران بازار داخلی برای رشد بیشتر نرخ دلار را بالا ببرد. در مورد رشد نرخ حواله درهم دو دیدگاه متناقض وجود داشت.
عدهای بر این باور بودند که در هفتههای اخیر میزان تقاضا در سمت بازار حواله افزایش پیدا کرده است. این در حالی بود که گروه دیگری از ضعف سمت عرضه سخن میگفتند. خبرگزاریها و سایتهای اطلاع رسانی در ایران چندین بار در هفته گذشته از بالا رفتن عرضه حواله توسط بانک مرکزی سخن گفتند.
اگر این گزاره درست باشد، رشد نرخ حواله درهم در شرایط افزایش عرضه را تنها میتوان با افزایش زیاد تقاضا نسبت به گذشته توضیح داد. اما به چه دلیل تقاضای حواله میتواند در هفتههای اخیر رشد کرده باشد؟
اثرات اخبار سیاسی
به گفته فعالان، یکی از عواملی که تقاضاهای حوالهای را در بازار ارز بالا برده است، سیگنالهای سیاسی است که در هفتههای اخیر به معاملهگران ارزی مخابره شده است. به باور یکی از معاملهگران با تجربه بازار، هراس از بازگشت تحریمهای سازمان ملل در انتهای تابستان، حمایت تلویحی انگلستان از آمریکا و احتمال پایان یافتن برجام از جمله متغیرهای سیاسی هستند که موجب شدهاند برخی معاملهگران تصمیم بگیرند که ریال خود را به ارز تبدیل کنند.
در کنار این، گفته میشود، معاملهگران داخلی احساس میکنند که در داخل کشور برنامه خاصی برای افزایش فشارهای سیاسی، مشاهده نمیکنند، در نتیجه ترجیح میدهند ریسک نگهداری ریال را برای خود کم کنند. این مساله چنین سیگنالی را ارسال میکند که بازارساز جدا از تقویت سمت عرضه ارز نیاز است که برای مدیریت انتظارات در بازار ارز با کمک ارکان حکمرانی چارهای بیندیشد.
ورود تقاضا از بازار موازی
گروهی از معاملهگران در روزهای اخیر چنین بحثی را مطرح میکنند که با ریزش اصلاحی بورس و خروج پول برخی از افراد حقیقی از این بازار، سایر بازارها در معرض ورود نقدینگی جدید قرار گرفتهاند؛ بهطور مسلم، از نگاه آنها یکی از این بازارها هم میتواند بازار ارز و دلار باشد. مشخصا اثبات اینکه دیدگاه این گروه تا چه اندازه درست و اثرگذار است، دشوار خواهد بود؛ با این حال، دو شائبه نسبت به این دیدگاه وجود دارد.
در وهله اول در روز گذشته تعداد افراد حاضر در بازار بیشتر از روزهای قبل نبود و در وهله دوم، برخی فعالان اعتقاد دارند، سطح قیمتی دلار چنان بالا و پرریسک است که ورود به آن نمیتواند برای افراد جدید چندان جذاب باشد.
خصوصا اگر این افراد جزو متضرران بازار سرمایه باشند، به احتمال زیاد ترجیح میدهند حداقل در کوتاه مدت به سوی بازارهای امنتر بروند که احتمال ضرر در آنها پایینتر است. در مقابل، گروهی هم در بازار اعتقاد دارند، پولهای هوشمند از بازار سرمایه خارج شدهاند.
به باور آنها، این گروه تصور میکنند که رشد بازار سرمایه اشباع شده است، در نتیجه پول خود را به سوی بازارهایی میبرند که احساس میکنند در مقایسه با بازار سهام رشد متناسبی را تجربه نکردهاند در این شرایط، البته این گروه عنوان میکنند که برای این دست از سرمایهگذاران بازار سکه جذابتر از دلار خواهد بود، چرا که ریسکهای امنیتی کمتری به دنبال دارد. با این حال، بخشی از سبد دارایی نیز که قبلا به ارز اختصاص نداشت، به بازار دلار تخصیص پیدا خواهد کرد.
بازارساز ممکن است وسوسه شود که با تقویت بازار سرمایه راه ورود این پولها را به بازارهای موازی ببندد، ولی مساله آن است که بار دیگر در نقطهای چنین اتفاقی رخ خواهد داد که پولها از بورس خارج شوند؛ در هر صورت بازارها در نهایت تمایل دارند که در نقطهای به تعادل با یکدیگر برسند؛ سیاستگذار در شرایطی میتواند این نوسانات را مدیریت کند که رشد نقدینگی را مدیریت کند و در کنار این، انتظارات معاملهگران بزرگ بازارها را تغییر دهد و مکانهای امن سرمایهگذاری را جایگزین محلهای پرریسک چون ارز، بورس و سکه کند. در واقع تقویت بورس برای مدیریت سایر بازارها تنها یک مسکن موقت است.
واکنش صرافیهای بانکی به رشد قیمت دلار
روز گذشته، صرافیهای بانکی هم در واکنش به رشد قیمت دلار در بازار آزاد، نرخ فروش این ارز بر تابلوی خود را بالا بردند. ساعت ۴ بعدازظهر قیمت فروش این صرافیها ۲۳ هزار و ۱۶۰ تومان بود که افزایش ۳۶۰ تومانی را نسبت به روز آخر هفته نشان میداد.
گفته میشود که دیگر با این قیمت به هر فرد ۲ هزار و ۲۰۰ دلار پرداخت نمیشود و با این قیمت تنها ارز به افرادی تعلق میگیرد که نیاز واقعی به آن داشته باشند. بهعنوان مثال، تقاضای مسافرتی میتواند با این نرخ پاسخ داده شود. تا قبل از اینکه فاصله قیمتی این صرافیها با بازار آزاد زیاد شود، قیمت آنها تاثیر زیادی میتوانست بر نرخ معاملهگران غیر رسمی داشته باشد. ولی به نظر میرسد در هفتههای اخیر این ارتباط کمرنگتر شده است.
انتهای پیام
ارسال نظر