به گزارش ایران پژواک، چند ماه پیش این بانوی جوان با طرح شکایتی در اداره پلیس گفت: من در یکی از شهرهای جنوبی معلم خصوصی بودم و درس میدادم اما وضعیت مالیام خوب نبود و بازار کار هم رونقی نداشت. برای اینکه بتوانم کار بهتری پیدا کنم تصمیم گرفتم به تهران بیایم از آنجایی که پدرم هم درآمد آنچنانی نداشت و فقط حقوق بازنشستگی میگرفت مجبور بودم روی پای خودم بایستم. به تهران آمدم و در منطقه پرند خانهای اجاره کردم و به چند نفر هم سپردم که برایم کاری پیدا کنند. مدتی بعد مرد بنگاهداری به نام سعید با من تماس گرفت و گفت برایم کاری پیدا کرده که درآمد خوبی هم دارد اما باید قبلاً تست بدهم، من هم قبول کردم. به خواسته او قرار شد به خانهاش برویم تا صحبت کنیم اما نمیدانستم نقشه شومی در سر دارد. وقتی وارد خانهاش شدم ساعتی با من صحبت کرد و حتی با هم غذا خوردیم اما وقتی میخواستم از خانهاش بروم ناگهان به من حملهور شد و مورد تعرض قرار داد.
در آغاز جلسه دادگاه این دختر جوان در جایگاه قرار گرفت وبه طرح شکایت خود پرداخت.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام را قبول ندارم و تعرضی هم به این دختر نکردهام. این دختر از شهرستان به تهران آمده بود و دنبال کار میگشت و من از سر دلسوزی به او گفتم که کمکش میکنم. از آنجایی که درآمدی نداشت تصمیم گرفتم برایش کاری پیدا کنم، چندباری هم به من گفت که بیپول شده و من هم به او پول قرض دادم ولی به او تعرض نکردهام.
در این هنگام قاضی به پیامکی که این مرد جوان برای دختر فریب خورده فرستاده بود اشاره کرد و گفت: در این پیامک آمده است که تو به دختر جوان پیشنهاد دادی با هم به بیمارستان بروید و عمل ترمیمی روی بدن او انجام شود و گفتهای که حاضر هستی هزینه آن را هم بپردازی اگر تو به دختر جوان تعرض نکرده بودی پس چرا چنین حرفی را زدی؟
متهم گفت: قبول دارم که چنین حرفی زدم اما به خاطر تعرض به او نبود به خاطر این بود که میخواستم به او کمک کنم. وقتی دختر جوان به من گفت از سوی فرد دیگری مورد آزار قرار گرفته و آسیب دیده است به او گفتم کمکش میکنم. اما حالا همه کمکهای من را دستاویز کرده که از من باج بگیرد. پس از پایان اظهارات متهم و دختر، قضات برای صدورحکم وارد شور شدند.
انتهای پیام
ارسال نظر