به گزارش ایران پژواک، خداداد عزیزی خط زدن مهدی طارمی آن هم به خاطر یک توئیت را اشتباه مسلم دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی میداند و از ستاره پورتو حمایت میکند.
حماسه ساز ملبورن در گفتوگوی اختصاصی با خبرورزشی این صحبتها را مطرح کرده و نقطه نظرات خود را بیان میکند.
لابد میدانید مهدی طارمی از تیم ملی خط خورده است. میخواستیم نقطه نظر شما را بدانیم؟
به نظرم اشتباه محض دراگان اسکوچیچ یا کسانی است که به او مشاوره غلط داده اند! سرمربی تیم ملی اشتباه بزرگی کرد.
چرا چنین عقیدهای دارید؟
ببینید دراگان اسکوچیچ مصاحبه ای انجام داد و بازیکنان ایرانی را تاکتیک ناپذیر خواند. مهدی طارمی هم جواب ساده به او داد. نباید رسانهها و دیگران این قدر ماجرا را بزرگ میکردند. دو آدم بالغ در یک خانواده عقاید خود را ابراز کرده اند. من متوجه نمیشوم که چرا باید مهدی طارمی خط بخورد؟!
شاید برخیها بپرسند اگر کونسیسائو یا کارلوس کیروش چنین حرفی میزدند باز هم جواب سرمربی خود را میداد؟
الان به خودت هم میگویم که اگر من هم جای مهدی طارمی بودم جواب اسکوچیچ را میدادم و حتی مستقیم به خودش هم میگفتم. اگر بازیکنان ایرانی تاکتیکپذیر نیستند پس چگونه تیم ملی ما الان صدرنشین گروه خودش است؟ چطور ما سومین دوره متوالی است که به جام جهانی صعود کرده و درحال حاضر بیشترین شانس را برای صعود داریم؟ اصلا چرا خود اسکوچیچ حاضر شده سرمربی یک مشت بازیکنی باشد که تاکتیکپذیر نیستند؟! به جرأت میگویم در آسیا تاکتیکپذیرترین بازیکنان ایرانی هستند. من میخواهم یک مثالی بزنم که شاهد هم دارم.
بفرمایید؟
چند سال پیش برای عقد قرارداد با یک تیم تاجیکستانی به این کشور رفته بودم. سررقم قرارداد به توافق نرسیدیم و مالک آن باشگاه یک مرتبه به زبان فارسی گفت که شما ایرانیها همگی دروغگو هستید! من به شدت عصبانی شدم و جواب دادم که شما بی خود میکنید! گفتم افتخارات من یکی در فوتبال فقط بیشتر از کل تاریخ فوتبال تاجیکستان است. جام جهانی رفته اید؟ توپ طلا دارید یا چه افتخاری دارید که این حرف زشت را در مورد ایرانیها میزنید؟ قضیه مهدی طارمی و اسکوچیچ البته خیلی جدی نیست و من یک مثال زدم. ما باید یاد بگیریم که در عین اختلاف سلیقه کنار هم زندگی کنیم.
چرا اصلا باید کار به اینجا بکشد؟
من نمیدانم! شاید باز میگویم شاید یکسری همبازی مهدی طارمی یا افراد حسود زبل بازی درآورده و او را جلو انداخته و حالا قایم شده اند. من یک چیزهایی شنیدم و امیدوارم صحت نداشته باشد اما اگر یکی دو بازیکن ملی پوش مهدی طارمی را از سر حسادت یا مشکل با اسکوچیچ و هر چیز دیگری وسط انداخته اند مرد باشند و همین الان بیایند حرف بزنند. در فوتبال هیچ چیزی پشت پرده نمیماند و زیرآب زنی و آب زیرکاه بازی رو میشود. همچنین بزدلهایی که خودشان را زبل میدانند دستشان رو میشود.
به نظر شما غیبت مهدی طارمی در دو بازی آینده تیم ایران برابر لبنان و سوریه به تیم ایران لطمه نمیزند؟
مهدی طارمی در حال حاضر چه آقایان خوششان بیاید یا نیاید برند فوتبال ایران در آسیا و دنیاست. او ستاره بی رقیب فوتبال ما در ۱۰ سال گذشته بوده است و نباید او را از تیم ملی یک کشور گرفت. دعوت نکردن مهدی طارمی مثل این است که آرژانتینیها مسی را دعوت نکنند یا اینکه فرانسه امباپه را خط بزند یا در آسیا کره جنوبی سون ستاره تاتنهام را نادیده بگیرد. این تصمیم مسخره و خنده دار است که یک بازیکن را به خاطر ابراز عقیده ساده خط بزنیم.
این ماجرا یک مقدار شبیه داستان قدیمیشما با بلاژِویچ است که در آستانه بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ خداداد عزیزی ستاره فوتبال ایران خط خورد. این طور نیست؟
قضیه من و بلاژِویچ چیزی نبود که بزرگش کردند. در واقع من بی تقصیر بودم و قبل از اینکه همدیگر را ملاقات کنیم به او گفته بودند تیم ملی ایران یک شماره ۱۱ دارد که یاغی است! حالا من ماجرا را از زبان صفایی فراهانی رئیس وقت فدراسیون تعریف میکنم.
بفرمایید؟
وقتی مهندس فائقی و کتیرایی من را برای صلح و آشتی نزد صفایی فراهانی برده بودند، رئیس وقت فدراسیون فوتبال برایم تعریف کرد که میروسلاو بلاژِویچ در برخورد اول گفته بود «شنیدم در تیم ملی بازیکنی دارید با شماره ۱۱ که یاغی است و سر هر مسئله ای اعتراض میکند و...» صفایی فراهانی در جواب گفته بود که یاغی نیست اما اخلاقهای خاصی دارد و شاید اگر بگویند ساعت یک ناهار میخورید و بیاید ببیند غذا سرد است اعتراض کند یا اینکه هتل اقامت ملی پوشان خوب نباشد ایراد بگیرد اما یاغی نیست. با این وجود بلاژِویچ بدون دلیل و اینکه با خودم صحبت کند علیه من موضع گرفت.
و داستان بخشیدن پیراهن شماره ۱۱ شما به رحمان رضایی هم پیش آمد و...
اصلا بحث من و بلاژ به پیراهن ربطی نداشت. به او خط داده بودند و علیه من از همان اول جبهه گرفت که بعد نوشتند بلاژ ساک خداداد را بیرون پرت کرد یا فلان و بهمان که درست نبود. آن روز در بازی دوستانه با تیم صنعت ما ۲۶ ملی پوش بودیم ولی ۲۵ پیراهن آورده بودند که فقط به من پیراهن و لباس نرسید! من هم پرسیدم چرا به من لباس ندادید؟ اگر به سابقه باشد که جزو سه، چهار بازیکن با سابقه تیم هستم. اگر به اسم و رسم هم باشد که جزو ۵ یا ۱۰ نفر محسوب میشوم؟ زشت است که به همه لباس دادید غیر از من! ماجرا همین بود و من هم نزد سرمربی وقت تیم ملی رفتم و محترمانه گفتم اجازه بدهید همراه شما در اردوی اتریش نباشم چون احساس میکنم با من روراست نیستید و بی دلیل علیه من جبهه گرفته اید. بنابراین میروم تا حاشیه جدیدی ایجاد نشود.
بسیاری از کارشناسان معتقد بودند اگر خداداد عزیزی در آن تیم بود ما به جام جهانی صعود میکردیم؟
شاید ولی نظر خودم هم همین است. من در اوج پختگی و آمادگی بودم و دیدید یک سال بعد با پاس قهرمان ایران شدم. شاید با یک پاس گل یا گل میتوانستم شرایط را عوض کنم اما اجازه ندادند. حالا میخواهند همان بلا را سر طارمی و تیم ملی بیاورند. من متوجه نمیشوم که چرا در فوتبال ایران این قدر حسود و چشم تنگ وجود دارد؟ چرا باید تیم ملی و یک ملت را به خاطر عقاید فرسوده و کهنه و افکار منجمد شده از نعمت داشتن تیم ملی محروم کنیم؟ افکاری که نمیخواهند کسی نظرش را بگوید و حتی حرف بزند. من شنیدم که گفته اند طارمی جواب تلفن مربیان تیم ملی را نداده است. به فرض هم اگر این خبر درست باشد باز نباید مربیان تیم ملی یا اسکوچیچ ناراحت میشدند. اگر مشکلی هم بوده باید طارمی را دعوت میکردند تا به تهران بیاید بعد مرد و مردانه رو در رو و فیس تو فیس با او حرف میزدند. مگر طارمی تلفنی دعوت شده و بازی کرده که حالا تلفنی توجیه شود یا خط بخورد؟
حالا پیشنهاد شما چیست؟
خطاب من به عزیزی خادم رئیس فدراسیون و آنهایی است که باد در غبغب میاندازند و بعد از بردهای تیم ملی جلوی دوربین میروند. اگر امثال مهدی طارمیها نباشند شما هم نیستید. تمام افتخار شما و بادی که در غبغب میاندازید به لطف طارمیهاست. باید او را دعوت کنیم تا تیم ملی به آرامش برسد و موفق شود. از اینکه مهدی طارمی محبوب شده حسود نباشیم و او را تخریب نکنیم چون باز هم تکرار میکنم مهاجم اول پورتو شناسنامه و برند فعلی فوتبال ایران در دنیاست.
انتهای پیام
ارسال نظر