به گزارش ایران پژواک، چند سالی است که مساله ابتنای عزاداری برای سرور و سالار شهیدان بر اخبار و سنن صحیح و دور از انحراف، زیاد مطرح می شود. بسیاری از کاربران فضای مجازی به برخی از سنت های موجود در عزاداری و انحراف آنها اشاره کرده اند. یکی از اموری که در عزاداری ها به آن توجه بسیار می شود، «شیر تعزیه» است.
در طول ایام محرم، اشارات واقعی و غیر واقعی زیادی به شیر تعزیه می شود. برخی با پخش کردن ویدئوهای عجیب از این نماد سعی در انحرافی نشان دادن آن می کنند و برخی دیگر نیز معتقدند شیر تعزیه نه یک انحراف دینی بلکه سنتی آیینی است که از دل فرهنگ ایرانی به وجود آمده است.
اما داستان شیر تعزیه چیست؟ در این گزارش سعی داریم به این مساله اشاره ای داشته باشیم.
آیا شیری در کربلا حضور داشت؟
در مورد حضور شیر در صحرای کربلا در برخی منابع شیعی روایتی نقل شده است که البته به هیچ وجه معتبر نیست و بسیاری از مفسران و فقها آن را نادرست می دانند اما به هر حال، همین داستان داخل ادبیات و هنر عاشورایی شده و به تعزیه وارد می شود. بر اساس روایت برخی محدثین، بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع) هنگامی که خواستند با اسب بر بدنش بتازند فضه به حضرت زینب (ص) می گوید :
«بانوی من، زمانی که سفینه غلام حضرت محمد (ص) در سفر دریا بود کشتی اش شکست و او به جزیره ای پناه می برد، ناگهان شیری را می بینید و به او می گوید من غلام رسول خدا هستم، شیر غرش کنان در جلوی او حرکت می کند و راه را برای وی نشان می دهد. حال آن شیر در ناحیه ای آرمیده، اجازه می دهید شیر را برای جلوگیری از تاختن اسب بر پیکر برادرتان هوشیار کنم؟»
آنگاه فضه نزدیک شیر می شود و واقعه را نقل می کند. شیر پس از شنیدن ماجرا هر دو دست خود را روی پیکر امام حسین(ع) قرار داده تا دشمن نزدیک پیکر او نشود. ابن سعد با دیدن شیر به سپاه خود می گوید این فتنه جدیدی است و به سپاه دستور عقب نشینی می دهد. نکته جالب این است که جایی به نام «مقام شیر فضه» هم اکنون در کربلا واقع است و به زیارتگاهی تبدیل شده است.
در برخی روایات دیگر اما ماجرای شیر تعزیه به داستان «سلطان قیس» مربوط می شود. جریان سلطان قیس هندی در برخی کتب که حدود ۲۰۰ سال پیش تالیف شدهاند آمده است و سند معتبری ندارد. خلاصه این داستان این است که سلطان قیس در مملکتی از ممالک هندوستان سلطنت داشت، روز عاشورا دلش گرفت و غمگین شد؛ برای رفع غم به شکار رفت؛ آهویی دید، دنبال آهو رفت و تنها شد و آهو غیب شد و شیری به او حمله کرد، او متوسل به امام حسین (ع) شد. امام از کربلا با حال تشنگی و بدن زخمی به کمک او آمد. شیر صورت بر قدم حضرت گذاشت و گریه کرد و رفت.
طبق اسناد معتبر شیعی نه داستان سلطان قیس و نه داستان شیر و فضه اعتبار کافی نداشته و مخالف واقعیات تاریخی هستند. لازم به ذکر است در کتب مشهوری چون منتهی الآمال و ارشاد شیخ مفید چنین مطالبی درج نشده و مرحوم شهید مطهری هم در کتاب حماسه حسینی این مطالب را به استناد اسناد تاریخی مردود دانسته و از جمله انحرافات تاریخی می داند.
چگونه شیر وارد تعزیه شد؟
اما چرا و چگونه شیر وارد عزاداری حسینی شد؟ آنچه مشخص است این است که ورود برخی سنت های غیراسلامی به قلب حماسه کربلا و عزاداری عاشور و تاسوعا از زمان صفویه آغاز می شود. صفویه به شدت دنبال این بود که آیین سازی کند و از این طریق حکومت شیعی خود را استوار نگه دارند. برخی معتقدند ورود شیر به سنت عزاداری از زمان سلطنت صفویه آغاز شده است. این امر زمانی تایید می شود که بدانیم، «شیر» در سنت پهلوانی و روحیه ایرانی اهمیت بسیار زیادی دارد و صفویه نیز از طریق تلفیق مذهب شیعه با این نمادها و سنن ایرانی سعی در تثبیت باورهای شیعی و تثبیت حکومت خود داشت.
لازم به ذکر است که مهم ترین و اصلی ترین پرچم دوران صفویه پرچمی مزین به نشان شیر و خورشید است و این نماد در زمان صفویه برای اولین بار به طور رسمی وارد پرچم ایران شد. همچنین، اهمیت شیر در سنت ایرانی و پهلوانی به حدی است که از آن برای توصیف قهرمانان خاص ملی و مذهبی استفاده کرده و حتی امام علی (ع) را شیر خدا می خوانند.
با این حال، به نظر می رسد ورود جدی شیر به تعزیه نه در زمان صفویه بلکه در زمان قاجار مرسوم می شود. بر اساس برخی روایات تاریخی، در زمان ناصرالدین شاه هنگام اجرای تعزیه به جای عروسک، شیری زنده را که در قفسی محبوس بود از باغ وحش آورده و در پیش چشم حاضران به تماشا می گذاشتند تا هیجان صحنه بیشتر شود.
به هر حال، آنچه مشخص است این است که ورود شیر به تعزیه نوعی سنت و آیین غیر مستدل است که جهت تلفیق آیین و سنت ها و باورهای شیعی و ایرانی به وجود آمده و در زمان صفویه و قاجار کارکرد داشته است اما اکنون با تغییر باورها و عقاید ایرانیان و شیعیان به نوعی غیرقابل باور و انحرافی دانسته می شود و ممکن است باعث خنده و مضحکه برخی افراد شود.
انتهای پیام
ارسال نظر