به گزارش ایرانپژواک، وقتی بهجای آب قرار است مالچ سهم یک دریاچه شود، به عکس زیر توجه کنید، دریاچه ارومیه است، پنجاه سال قبل، مردم در ساحل آن نشستهاند، وقتی آن سالها یک روزنامه از مردم خواست برای تفریح به دریاچه ارومیه سفر کنند در بخشی از گزارش خود از «عمق ۳۰ متری آب» نوشت، شاید این عمق برای دریاچه ارومیه کمی بزرگنمایی بود اما حتما آنقدری آب در دریاچه بود که برای رفع نگرانی از ریزگردهای نمکی خیال پاشیدن مالچ داخل دریاچه به ذهن کسی نرسد؛ چرا به سالهای دور برویم همین میانه دهه هفتاد، آنقدر دریاچه ارومیه آب داشت که خیلیها نگران شدند و همایشی با موضوع چهطور از شر دریاچه ارومیه خلاص شویم راه انداختند، ایدههایی که یک دریاچه را نابود کرد، علی ارواحی، کارشناس مدیریت تالاب درباره روزهای پرآب دریاچه ارومیه و گامهای پراشتباه برای خشک شدن این دریاچه به خبرآنلاین میگوید: «با وجود اینکه کشور ما وضعیت خشک و نیمه خشک دارد اما دریاچه ارومیه حیات خودش را هزاران سال در سرزمین ما حفظ کرد، در میانه دهه هفتاد بارشهای زیادی در حوضه دریاچه ارومیه داشتیم، همان بارشها سبب شد تراز دریاچه ارومیه بهشکل غیرمنتظره افزایش پیدا کند، سرعت پیدا کردن توسعه نامتوازن در حوضه دریاچه ارومیه بههمان بارشهای خوبِ نیمه دهه هفتاد برمیگردد، اگرچه قبلتر هم در آنجا توسعه نامتوازن اتفاق افتاده بود اما بعد از آن ترسالی و بارشهای خوب بود که شاهد افزایش سازههای آبی در این حوضه و توسعه افسار گسیخته سطح زیر کشت در بخش کشاورزی هستیم، سرعت پیدا کردن توسعه ناموازن در دهه ۸۰ سبب افت تراز دریاچه ارومیه شد.»
مالچ پاشی روی دریاچه ارومیه؛ بدون هماهنگی یا پروژه تحقیقاتی؟
سیر صعودی خشک شدن دریاچه ارومیه در سالهای اخیر سبب شد بخش زیادی از سطح دریاچه خالی از آب شود، حالا زمان آن است که همان نگرانی قدیمی ظهور و بروز کند، یعنی انتشار ریزگردهای نمکی در آسمان شهرها و مناطق اطراف دریاچه ارومیه، عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست وقتی به کافهخبر خبرآنلاین آمد، درباره انتشار این گردهای نمکی گفت: «دریاچه خشک شود، گرد و غبار نمکی آن تا ۴۰۰ کیلومتر خواهد رفت، اگر دریاچه خشک شود به مرور مردم باید تبریز را تخلیه کنند، چراکه بیش از ۱۰ سال نمیتوانند غبار نمکی را تحمل کنند.»
حالا خشک شدن دریاچه ارومیه و نگرانی از انتشار ریزگردهای نمکی آنقدر شده که ایده مالچ پاشی به عمل تبدیل شود، شبکه تلویزیونی سهند چند روز قبل یک گزارش از مالچ پاشی در بخشهایی از دریاچه ارومیه منتشر کرد، اقدامی که البته بهنظر میرسد میان سردرگمی انجام شده است، از یک طرف مدیر روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست این اقدام را عملیات تحقیقاتی دانست و از طرفی دیگر مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی از مالچ پاشی بدون هماهنگی با این سازمان خبر داد. میثم سعیدی، مدیرکل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست در حساب شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نوشت: «خاکپوش یا مالچ غیرنفتی تنها در مساحت ۶۰ مترمربع از دریاچه ارومیه و به منظور تحقیات انجام شده است. لذا تیتر و توییتهایی مبنی بر اینکه "مالچپاشی در دریاچه ارومیه آغاز شد"، جنگ روانی است برای فشار بر افکار عمومی؛ فریب سربازان رسانههای چرک دشمن را نخورید.»
اما در واکنشی دیگر شهنام اشتری، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی اظهار کرد: «طبق بررسیهای انجام شده، این اقدام بدون انجام هماهنگی و اخذ مجوزهای لازم از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد احیاء دریاچه ارومیه انجام شده است. بهمحض آگاهی از اصل موضوع، همکاران اداره محیط زیست شهرستان عجب شیر با حضور در محل نسبت به ممانعت و توقف عملیات اقدام کرده است.»
پیامدهای منفی مالچ پاشی چیست؟
بدون توجه به اینکه آیا اقدام انجام شده بدون هماهنگی با سازمان حفاظت از محیط زیست بوده، یا یک اقدام تحقیقاتی، باید پرسید آیا مالچ پاشی گزینه مناسبی برای جلوگیری از انتشار ریزگردهای نمکی از سطح دریاچه ارومیه است؟
علی ارواحی دراینباره به خبرآنلاین میگوید: «مالچ برای این استفاده میشود که حرکت شن و ماسه روان را در اکوسیستمهای مختلف مانند بیابان تثبیت کنیم، تجربهای که درباره برخی از تالابهای کشور هم وجود دارد، مهمترین آن مالچ پاشی در تالاب هورالعظیم است که تجربه ناموفق قابل توجهی بود.»
او ادامه میدهد: «مالچ پاشی میتواند پیامدهایی سویی برای تنوع جانوری و گیاهی داشته باشد، سبب تخریب زیستگاهها شود و تهدیدی برای میکرواورگانیسمها باشد. مالچ پاشی پیامدهای میان مدت و بلند مدتی هم دارد، مواد به مرور زمان با روانآبها، سیلابها و مواردی دیگر ممکن است در کل سطح دریاچه پخش شوند، و اگر امید داشته باشیم روزی آبگیری دریاچه ارومیه بهطور جدی دنبال شود، ممکن است سبب آسیب رساندن به گونههایی مانند آرتمیا شود، آرتمیایی که کلی ارزش صادراتی دارد و میتواند سبب ارز آوری شود برای همین لازم هست بهخوبی درباره این پیامدها فکر شود.»
این متخصص مدیریت تالاب بیان میکند: «بستر نمکی دریاچه ارومیه یک لایه با ضخامت کم نیست که بهراحتی با یک مالچ پاشی تثبیت شود، بهنظرم خیلی بعید است مالچ پاشی در دریاچه ارومیه برای جلوگیری از انتشار ریزگردهای نمکی کمک کننده باشد.»
تجربه هورالعظیم چه میگوید؟
ارواحی با اشاره به تجربه تالاب هورالعظیم میگوید: «تجربه خوزستان نشان میدهد با کمک مالچ پاشی شاهد تاثیر چشمگیری درباره کنترل انتشار ریزگردها نبودیم، چراکه مثلاً وقتی بخش عراقی هورالعظیم مالچ پاشی نمیکرد گرد و غبار در آسمان خوزستان همچنان منتشر میشد، حالا شما دریاچه ارومیه را در نظر بگیرید، این دریاچه ۵۰۰ هزار هکتار وسعت دارد اما مالچ پاشی که در این دریاچه دارد انجام میشود در نوارهای ساحلی دریاچه است، علاوه بر آثار تخریبی برای تنوع زیستی این سطح از مالچ پاشی مگر چقدر میتواند انتشار ریزگزدهای نمکی را کنترل کند؟ با وسعتی که دریاچه ارومیه دارد کنترل انتشار ریزگردها بعید است.»
او ادامه میدهد: «اگر قرار است مالچ پاشی در دستور کار قرار بگیرد، چرا واقعاً بهره برداری از تصفیه خانههای تبریز و ارومیه در دستور کار قرار نمیگیرد؟، میتوانیم سوال بپرسیم چقدر حقابه بخش کشاورزی را کاهش دادهاند که الان بهفکر مالچ پاشی هستند؟، البته کمبود بارش در سال جاری قابل فهم است ولیکن وضعیت دریاچه ارومیه حاصل وضعیت بارشهای امسال نیست طی چندین سال گذشت این فشار به دریاچه تحمیل شده است.»
ارواحی میگوید: «بار خشکسالی فقط نباید روی دوش دریاچه ارومیه باشد، بار خشکسالی باید میان سایر مصارف از کشاورزی گرفته تا صنعت توزیع شود، مادامی که حقایه دریاچه داده نمیشود و مدیریت منابع آبی مناسب نباشد وضعیت دریاچه ارومیه درست نمیشود. یک باور جمعی باید ایجاد شود، بخش کشاورزی باید بداند اگر دریاچه ارومیه نباشد در بلند مدت در آن منطقه نمیشود توسعه کشاورزی پایدار داشت، بخش صنعت باید باور داشته باشد فرونشست از پیامدهای خشک شدن دریاچه و تالابها است، وقتی دریاچه خشک شود بخش گردشگری آسیب جدی میبیند، سلامت افراد با مخاطره مواجه میشود، بنابراین همه باید بدانند توسعه پایدار در آن منطقه بهشرط حیات دریاچه ارومیه است.»
انتهای پیام
ارسال نظر