ابوالفضل فاتح

در پی ارتحال حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی، ابوالفضل فاتح (خواهر زاده ایشان) دست نوشته ای منتشر کرد.

به گزارش ایران پژواک، متن دست نوشته با عنوان «برای عزیزتر از جانم، عالم عامل، حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی» به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

إذا مات العالم ثلم فی الإسلام ثلمه، لا یسدها شیء …

حضور ذی جود و ربانی علمای متأله و مردمی که در وانفسای دینی و اعتقادی همچون کشتی نجاتبخش در کولاک فتنه های آخرالزمانی، یگانه مأمن و مأوای اهل سلم و ایمان است، یقینا باید از  نعمات بی دریغ خداوند جل و علاء دانسته شود. مع الاسف خورشید وجودشان در پس ابرهای تیره و تار قدرت طلبی عده ای کم شمار اما پر مدعا در لباس روحانیت و همچنین در پس تملق  یا حرمت شکنی شماری از بی خبران و معاندان با مذهب پنهان مانده یا کمتر به چشم آمده است و چه بسا موجب محرومیت جامعه اسلامی در حد بضاعت و ظرفیت خود از  آنان  شده است. سخن از شخصیت های اصیلی است که در باب شرافت و عظمتشان حجج نقلی و عقلی فراوان وجود دارد.

مذهب اصیل تشیع با مجاهدت علما و مردم مومن بر پای ایستاد و به میراث رسید و انقلاب اسلامی و مردمی ۱۳۵۷ با رهبر عظمی الشان حضرت امام خمینی و همراهی مراجع عظام تقلید به بار نشست. اما صد افسوس در حالی که  انقلاب نوپای اسلامی به شدت نیازمند اجتهاد در عرصه های جدید بود  و حتی بیش از پیش از انقلاب نیازمند چهاد فکری مراجع عظام تقلید بود، از همان ابتدا عده ای تلاش نمودند از گرماگرم پیروزی برای محو و حذف عموم مراجع بهره گرفته و نقش حیاتی آنان را در شکل گیری فضای عقیدتی و بنیان های فکری مردم که منجر به پیروزی شکوهمند انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی شد، نادیده بگیرند و اسلام بدون روحانیت را ترویج نمایند. همان نکته ای که امام عظیم الشان انقلاب مکررا نسبت به آن هشدار دادند. چنان که این روزها نیز عده ای بی خبر یا کم اطلاع از مبانی معرفتی اسلام از سر دلسوزی یا ناآگاهی و یا عناد ، به اسم انقلابی گری، حوزه های علمیه و علمای اصیل را به سکولاریسم و بی عملی متهم می کنند و ناخواسته به ترویج اسلام بدون روحانیت می پردازند. غافل از آن که علمای اصیل و دردآگاه ورود عالمانه به عرصه های جدید و استخراج پاسخ روزآمد را ضروری می دانند و به تلاش بیشتر و مضاعف نیز باور دارند ، در این حال بنای ایشان، به دقت و تحفظ و مراقبت و اجتهاد عالمانه مبتنی بر زمان و مکان و نه  اجتهاد عجولانه است و همین دقت و تحفظ موجب صیانت از مذهب در طی قرون و اعصار شده است و گرنه با روش های به ظاهر انقلابی و در باطن افراطی عده ای کم سواد چه بسا هر چه بود و نبود یک شبه بر باد می رفت و کم تر اثری از ایمان مردم باقی می ماند.

وجود ربانی حضرت آیت الله شیخ مرتضی اشرفی در دامان تربیت فقهی علمای بزرگی چون آیت الله شیخ حسین حلی، آیت العظمی موسوی بجنوردی، آیت الله العظمی شاهرودی، آیت الله العظمی خویی و آیت الله العظمی امام خمینی و هم دورانی شخصیت هایی چون حضرت آیت الله العظمی سیستانی پرورش یافته و  عمیقا به سنت اساتید خود وفادار بود و احترامی خاص برای دو مکتب اجتهادی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و حضرت آیت الله العظمی خویی قائل بود و این تمایزات اجتهادی را مانع ائتلاف و اقتدار کلیت تشیع تلقی نمی کرد بلکه نقطه ی قوت حوزه های علمیه شیعه می دانست. لذا برای مقلدان و پیروان هر دو بزرگوار و دیگر مراجع عظام تقلید نقطه رجوع و امید و اطمینان بود و هرگز اجازه ندادند منازعات ساختگی بین برخی مقلدان به ساحت بزرگان و در صحنه ی اجتماعی در قالب شکاف بروز و ظهور کند. حقیقتا نقطه ی ائتلاف بود.  ایشان در همه سالهای انقلاب اسلامی، از جنس آن دسته علمای اصیل، فقیه، خوش طینت و خودساخته بود که وجود مبارکش مصروف خدمتگزاری عالمانه به مذهب گشت و بی ادعا و پرمایه لحظه ای از آنچه حقیقت علم و روحانیت بر آن استوار شده است دست نکشید. او به سنت علمای پیشین، دوری از غوغای شهرهای بزرگ را برگزید و  تبیین و ترویج معارف اهل بیت علیهم السلام و پاسخ به نیاز مذهبی مردم را در اولویت قرار داد. چه نیک بود روزگارانی که هر شهر و روستا از عالمی بزرگ بهره می برد و ایمان مردم را سیراب می کرد.

برای اینجانب که از ۸ سالگی از وجود مبارک پدر بزرگم فقیه جلیل القدر حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ آقا بزرگ اشرفی محروم شده بودم، در کنار تربیت عظمت شخصیتی پدر  عمیقا مومن و استوار و مادر بسیار پاکدامن و مومنه ام، وجود مبارک ایشان و  حضرت آیت الله شیخ مصطفی اشرفی شاهرودی که در مکتب تحصیلی و اخلاقی نجف و آشنا با حوزه علمیه مشهد مقدس و قم مقدسه  به اجتهاد رسیده بودند، نعماتی بی بدیل و ذی قیمت محسوب می شد، که هر گاه و هر زمان و تا همین روزها، پای مصاحبت و پرسشی در میان بود بی دریغ و با صبر و دقت و لطف پاسخ های حقیقی و راهگشا را عرضه می داشتند و دعای خیرشان همراه بود. این دو بزرگوار هرگز اسیر حواشی بی معرفت سیاست یا تنگ نظری فلج کننده کم سوادان مدعی نشدند و برایشان  ایمان تک تک مردم و جوانان مهم بود و هرگز قوت و عظمت علمی شان مسبب آن نشد که از شبهات پیچیده ی این روزها تا پرسش های ساده ی حتی کودکان کم سن و سال را نادیده بگیرند و یا به طلبه های جوان تر ارجاع دهند و خود بر برج عاج بنشینند و یا صرفا مشغول درس و بحث شخصی شوند و از مردم دور بمانند. تقوی و طهارت نفس، دقت در بیت المال، ساده زیستی، خلوص ایمان و استحکام علمی، صبر و استقامت، حسن سلوک و صفا و وفا بی تردید از ایشان استوانه ای بی نظیر برای مردم مذهبی شاهرود و آبرویی برای روحانیت ساخته بود. بی حساب نبود که شخصیتی عظیم چون آیت الله العظمی خویی از ایشان به غره عین ( نور چشم) یاد کرده بود. همچنان که وجود نوزانی و عظمت علمی حضرت آیت الله شیخ مصطفی اشرفی شاهرودی، آبرویی برای شهرستان شاهرود و مشهد مقدس و حوزه های علمیه تشیع است.

فقدان حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی برای حوزه های علمیه، شهر ما و مردمان خونگرم آن و برای خاندان بزرگ اشرفی و فرزندان ایشان به ویژه حجه الاسلام والمسلمین شیخ محمد اشرفی و  این فرزند کوچک که در این سالهای غربت، بسیار از ایشان بهره گرفتم، ثلمه ای حبران ناپذیر است و افسوس و اندوهی بی التیام را به دنبال دارد. شخصیت ایشان تاریخچه ای از حوزه علمیه و نمونه ای از سرنوشت علمای عامل واقعی و عزت مدار دین و مرارت هایی است که در این راه مقدس به جان می خرند و لب به شکایت نمی گشایند. خدایش بیامرزد و ان شاء الله در این ایام سوگواری حضرت امام حسین (ع) در اعلی علیین با شهدای کربلا محشور فرماید.

والسلام

ابوالفضل فاتح

پنج شنبه ۲۲ شهریور ۹۷

سوم محرم الحرام ۱۴۴۰

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =

پربازدیدها

آخرین اخبار داخلی