به گزارش ایران پژواک، یورگلن کلینزمن در تیم ملی؟ حتماً این شایعه به گوش شما هم خورد. کلینزمن برای همه ایرانیها چهره آشنایی است، به ویژه برای نسل قبلی ایران. او را با آن شادی فراموش نشدنی مقابل تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ به یاد میآورند. حضور کلینزمن از سوی فدراسیون به صورت رسمی تکذیب نشده و به همین خاطر هنوز شایعاتی شنیده میشود. با فریدون زندی چهره محبوب فوتبال ایران، درباره حضور احتمالی او و یا کلاً یک مربی آلمانی در تیم ملی ایران گفتوگویی داشتیم.
*فریدون، شایعات اخیر را درباره حضور کلینزمن شنیدهای؟
بله، من هم چیزهایی در سایتها و رسانهها دیدم.
*نظر تو در این باره چیست؟ اصلاً به نظرت مربی آلمانی به کار تیم ملی میآید؟
مربیان آلمانی در سالهای گذشته پیشرفت زیادی کردهاند و اگر توجه کنید هر سال مربیان جوان و جوانتر میشوند. آلمان سرمایهگذاری زیادی روی پرورش مربیان کرده و شک نکنید در آینده آنها میتوانند مربیان بزرگی به نقاط مختلف دنیا صادر کنند، چون هدفشان همین است. به خاطر همین روی آموزش و یادگیری مربیان حساسیت زیادی دارند. همین کلاسهای پرولاینسس مربیگری دوره سختی است که در هیچ کشوری وجود ندارد. این سختگیریها برای آن است که مربیان وقتی مدرک میگیرند حتی بتوانند روی نیمکت یک تیم مطرح بنشینند.
*مثلاً روی چه چیزهای حساسیت دارند؟
هر چیزی که فکر کنید. از فیزیولوژی بگیرید تا روانشناسی، تغذیه بازیکنان، تمرینات بدنسازی، تمرینات تاکتیکی و هر چیزی که یک مربی باید بلد باشد. حتی درباره رابطه با رسانهها هم آموزشهای لازم را میدهند. شما برای گرفتن مدرک حتی باید با تیمهای باشگاهی کار کنید. باید به تمریناتشان بروید. دوره هم نزدیک به یک سال به طول میانجامد.
*تصور میکنی چه سبکی از مربیان به کار ما میآید؟
به نظر من باید برای انتخاب مربی حساسیت زیادی داشته باشیم. این خیلی مسئله مهمی است که با توجه به نیاز خودمان مربی بگیریم. کاری که باشگاههای بزرگ دنیا میکنند. باشگاه بایرنمونیخ استاد این کار است. آنها تکتک آدمهای خود را با برنامه انتخاب میکنند. تحقیقات گستردهای دارند و میدانند یک نفر را برای چه میآورند. ما هم نیاز داریم تا کسی را بیاوریم که برنامه داشته باشد. برنامهاش هم به درد بازیکنان و تیم ما بخورد. باید ابتدا به این نتیجه برسیم که ما از تیم ملی چه میخواهیم و چه توقعی داریم آن وقت با مربیان مورد نظر خود مذاکره کنیم. به نظرم الان در بعضی کشورهای عربی این اتفاق میافتد. نمونه اش قطر است. دیدید که چطور با برنامهریزی قهرمان آسیا شدند. تا ۴، ۵ سال پیش میگفتید قطر قهرمان آسیا میشود همه میخندیدند. برای هیچکس قابل باور نبود آنها بتوانند قهرمان آسیا شوند ولی شدند. چطور؟ با برنامهریزی و اینکه میدانستند دقیقاً چه میخواهند.
*ما دقیقاً چه میخواهیم؟ به عنوان یک کارشناس از تو سؤال میکنیم.
به نظر من با توجه به بازیکنان خوبی که داریم، تیم ملی باید رو به جلو بازی کند. در واقع تیم ملی ما با مربی جدید باید هجومیتر باشد. نه اینکه کار دفاعی را به طور کلی فراموش کنیم. با حفظ قدرت دفاعیمان بتوانیم در خط حمله قدرتمان را افزایش دهیم. باید سرعت بازی ما بالاتر برود. وقتی این پتانسیل را داریم باید سبک بازیمان را تغییر دهیم. به همین خاطر باید دنبال کسی باشیم که بتواند تیم ما را به هدفش برساند.
*بعضیها هم میگویند ممکن است با سبک هجومی مشکل پیدا کنیم.
ما مدافعان خوبی هم داریم و این را نباید فراموش کنیم. به نظر من باید کسی بیاید که نظم تیم ملی را حفظ کند. نباید نظم تیمی ما بههم بخورد. این نکته مهمی است. بنابراین باید یکدلی و اتحاد همچنان در تیم ملی وجود داشته باشد. مربی بعدی باید به چنین مسئله مهمی توجه کند. کارلوس کیروش استاد نظم و انضباط تیمی بود.
*سؤالی هم درباره استقلال داریم. آنها بازی سپاهان و ماشین سازی را بردند ولی خیلیها اعتقاد دارند با توجه به اختلاف امتیازی به وجود آمده شاید نتوانند قهرمان شوند.
ما همیشه در استادیوم مخصوصاً وقتی در خانه حریف بازی میکنیم چیزهای زیادی میشنویم ولی مهم این است که بتوانیم تمرکزمان را در زمین بازی حفظ کنیم. این هم مثل شرایط حالای استقلال است. شاید خیلیها بگویند تیم شانس ندارد ولی بازیکنان باید فقط روی بازیهای خود تمرکز کنند. چند سال قبل کسی فکر میکرد سپاهان قهرمان لیگ شود؟ همه فکر میکردند تیمهایی، چون تراکتور، نفت، استقلال و... مدعی هستند ولی این تیم هفته آخر قهرمان شد. به همین خاطر کار نشدنی در فوتبال نداریم و استقلال کوتاه نیاید. باید تیم تا روز آخر مبارزه کند. وقتی استقلال توانسته الهلال و سپاهان را ببرد چرا نتواند در ادامه فصل همه بازیهایش را ببرد؟ فقط تیم باید از حاشیهها دوری کند و اسیر یکسری مسائل نشود.
انتهای پیام
ارسال نظر