سعیده ساجدی نیا - سایت ایران پژواک؛ «ای جان و ای جانان من؛ ای عشق جاویدان من؛ نامت طنینانداز شد ایران من ایران من؛ تاریخ از روز ازل شعری که میخواند تویی؛ آنسوی برد و باختها نامی که میماند تویی؛ ایران با تو همپیمان شدن زیباست؛ عشق تو در سینه پابرجاست...»
با این ابیات آغاز میشود؛ نام قطعهاش، «11 ستاره» است؛ سازهای ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی کنار یکدیگر استفاده شدهاند و شهرداد روحانی، رهبریاش میکند و سالار عقیلی، خواننده اثر است که درباره اجرای این سرود گفته بود: همنشینی این دو ارکستر به این دلیل است که کاری که ما قرار است انجام بدهیم، هم ملی و هم فراملی است و در آثاری که من اجرا میکنم به حضور سازهای سنتی هم نیاز است.
سرانجام یکشنبه - سیام اردیبهشتماه - سرود رسمی تیم ملی فوتبال ایران با صدای «سالار عقیلی» و بر اساس آهنگی از «بابک زرین» در آیین بدرقه تیم ملی فوتبال ایران در راه جام جهانی فوتبال 2018 مسکو در تالار وحدت در حالی رونمایی شد که واکنشهای زیادی را از سوی مخاطبان، خبرنگاران ورزشی، به ویژه فوتبال دوستان و برخی اهالی موسیقی در پی داشت.
یکی از منتقدان به این سرود با عنوان «ستاره سالار عقیلی بدتر از بد، بیارتباط تر از ماهی به خشکی!» نوشت: «قطعا هیچ کشوری به موسیقی حمایتی تیم ملی ایران در طول جام جهانی گوش نخواهد داد! ما هم هرگز چنین رفتاری را در جام جهانی نخواهیم کرد! آیا ما موسیقی حمایتی تیم ملی اروگوئه را گوش میدهیم؟»
نویسنده این مطلب در نقدی صریح با تأکید بر این که «بهتر است موضوع را بشکافیم و دقیقتر به این اتفاقات نگاه کنیم»، گفته است: موسیقی حمایتی تیم ملی، از نامش میتوان فهمید به چه عنوان استفاده میشود؛ برای حمایت و دیگر هیچ! در زمان مبارزههای سخت و نفسگیر و جهت اهدای روحیه به مخاطب خود، آیا میتوان با یک ریتم آرام سخن گفت؟ فرض را بر این بگیریم که اصلا انتخاب سالار عقیلی درست بوده است، اما این موسیقی چرا!؟ ایران اساطیری را فقط میتوان در این سبک از موسیقی تصور کرد، نه تیم ملی فوتبال را در زمین مبارزات بینالمللی! چنین موسیقی آرام و غمانگیزی فقط میتوانست در سریالی همانند معمای شاه استفاده شود، حتی نمیتوان تصور کرد که تیتراژ شکست تیم ملی ایران در جام جهانی نیز چنین موسیقی خوابآوری باشد!
با شنیدن این آهنگ به یاد انتخابات میافتیم
این موضوع همچنین موجب شد که «پینوشت» رادیو جوان نیز یک برنامه خود را به بررسی و نقد سرود 11 ستاره جام جهانی اختصاص دهد و از مخاطبانش خواست تا نظرشان را درباره این آهنگ بیان کنند؛ تماسهای زیادی برقرار شد و بیشتر شرکت کنندگان در این نظرسنجی، این آهنگ را بیمناسبت با جام جهانی دانستند و آن را غمگین توصیف کردند و حتی برخی از این که سالار عقیلی، این آهنگ را اجرا کرده، گلهمند بودند!
تعدادی گفتند که با شنیدن این آهنگ به یاد ایام انتخابات افتادیم و میخواستیم شناسنامهمان را برداریم و برویم رأی بدهیم! برخی عنوان کردند: با شنیدن این سرود، هر احساسی در ما برانگیخته میشود، جز حسی درباره فوتبال و هیجان جام جهانی! همچنین آنها به متن این آهنگ هم انتقاد داشتند و به این نکته اشاره کردند که جز ترکیب یازده ستاره هیچ نشانه دیگری از ورزش و فوتبال در این شعر نیست!
چند نفر از مخاطب این برنامه اظهار کردند: شاید بهتر بود این آهنگ را به یکی از خوانندگان موسیقی پاپ وگذار میکردند و یا وقت بیشتری برای آهنگسازی آن در نظر میگرفتند. البته در میان مخاطبان تماس گیرنده، تعداد انگشتشماری هم بودند که با سرود جام جهانی ارتباط برقرار کرده بودند و نسبت به آن ابراز علاقمندی میکردند.
شش نقد به «11 ستاره»
از سوی دیگر پایگاه خبری گلونی، مطلبی را با عنوان «آهنگ یازده ستاره به شش دلیل خوب نیست» روی خط فرستاد و پرسشهایی از قبیل؛ این موسیقی معلوم نیست برای چه کاری ساخته شده است؛ یعنی زمان استفاده آن معلوم نیست؟ برای بدرقه است؟ اگر هست چرا شاد نیست؟ برای صعود است؟ اگر هست چرا شاد نیست؟ برای بردن در جام جهانی است؟ اگر هست چرا شاد نیست؟ برای اتحاد ملی است؟ اگر هست چرا شاد نیست؟! را مطرح کرد و نوشت: این موسیقی انگار بیشتر به درد وقتی میخورد که باخته باشیم و یا از جام جهانی حذف شده باشیم؛ آیا مردم این اثر را بارها گوش خواهند داد؟ آیا چیزی دارد که در ذهن بماند؟!
در ادامه این نقد آورده شده است: «این موسیقی فقط کلام فارسی دارد و جز کلامش که فارسی است، عنصر دیگری از ایرانی بودن در آن وجود ندارد؛ یعنی نه با الهام از موسیقیهای مقامی ایران ساخته شده است و نه مایه ایرانی دارد. این موسیقی تقریبا یک شور تعدیل شده است که نشانههایی از شور ندارد. شاد نیست؛ مغموم است؛ غمگین است. شور ندارد. این حرف را هم حس آدم تایید میکند و هم علم موسیقی! هیچ ایرانی با شنیدن این موسیقی شاد نمیشود و احساس شعف نمیکند.
سرسری ساخته شده است
این موسیقی، شور تعدیل شده است و عجیب است که خواننده در آخر روی نت ششم میایستد و با آن خواندن را تمام میکند. نت ششم در این گام تقریبا حالت مغازله دارد. این نت بیشتر مغموم است تا شاد و خوشحال. این نغمه از نغمه تنیک، فاصله ششم کوچک میکند که جزو فواصلی است که غم را روایت میکند؛ برای نمونه اگر نت اول در شور، لا باشد این نت ششم روی فا بِکار میایستد که غمگین و گرفته است! این درحالی است که در ساخت این آهنگ هیچ کار خاص و بدیعی صورت نگرفته و حتی میشود گفت با عجله و سرسری ساخته شده است.»
موسیقی پاپ با فضای جامجهانی متناسبتتر است
مریم حیدرزاده، شاعر نیز در گفتوگویی با خبرآنلاین در رابطه با «آهنگ 11ستاره» به این نکته اشاره کرده که موسیقی پاپ با فضای جام جهانی متناسبتتر است، اما در مجموع باید گفت: اثری که به عنوان سرود تیم ملی در جام جهانی ساخته میشود، باید به شکلی باشد که حس هیجان و شور و نشاط مسابقات را در شنونده و هواداران تیم ملی فوتبال زنده کند. سرود جام جهانی باید به طرفداران تیم ملی انرژی بدهد، البته نه انرژی کاذب بلکه نیرویی به شنونده بدهد که او را با هیجان مسابقات تیم ملی در این رویداد بزرگ همراه کرده و طرفداران و بازیکنان را به پیروزی و موفقیت امیدوار کند.
مردم تعیین کننده هستند
این ترانه سرا همچنین گفته است: موسیقی پاپ هماهنگی بیشتری با جام جهانی دارد و هر هنرمندی هم میتواند آن را بخواند، مانند کاری که آقای علیرضا عصار به تازگی منتشر کردهاند و اثری خوب و زیبا بود. فضای پاپ، این امکان را فراهم میکند که دست بازتری برای انتخاب خواننده داشته باشیم و هر خوانندهای هم که تمایل داشته باشد، میتواند کاری را در این حوزه منتشر کند. در نهایت این مردم هستند که با عکسالعملهایشان تعیین میکنند کدام کار بهتر است و بیشتر آن را دوست دارند، حق انتخاب همواره با مردم است و کاری که مردم ارتباط بیشتری با آن برقرار کنند موفقتر میشود.
سالار مرتضوی: این کار را پسندیدم
بر این اساس ایران پژواک، حواشی بوجود آمده در پی رونمایی سرود «11 ستاره» را با سه اهل فن و متخصص در حوزه موسیقی و نوازندگی به نقد و بررسی گذاشت.
سالار مرتضوی، سرپرست گروه موسیقی بامداد در این باره به خبرنگار ایران پژواک میگوید: این کار را گوش کردم؛ برخلاف تصورم، این کار را پسندیدم و به نظرم قابل قبول بود! قطعا آقای عقیلی خواننده مورد علاقه بنده از جنبههای مختلف نیستند اما اگر بخواهم منصفانه نظر بدهم، این قطعه واقعا خوب و اثرگذار است.
این کارشناس موسیقی ادامه میدهد: از نگاه یک نوازنده میگویم که این سرود هم از جنبه حماسی و هم حس کار قابل قبول و تأثیرگذار بود و کلام و ملودی به خوبی با هم تلفیق شده بود و معتقدم آقای عقیلی به خوبی اجرا کردند و فکر نمیکنم یک خواننده پاپ میتوانست با این حس، قطعه را اجرا کند.
کیوان علایی: سبک و کم مایه است
سید کیوان علایی حسینی از موسیقیدانان برجسته کشوری و برنده جوایزی بسیار به عنوان بهترین آهنگساز اما اعتقاد دیگری دارد؛ او به خبرنگار ایران پژواک میگوید: شروع کار از نظر ریتمیک قابل توجه است و میتواند به عنوان ریتم پرهیجان ورزشی مورد توجه باشد، اما در مجموع کار، سبک و کم مایه است، شاید به این خاطر که قرار بوده از ابتدا با دیدگاه یک قطعه پاپ اجرا شود، چون موضوع ورزشی بوده و باید پاپیولار میبوده اما از ابتدا تنظیم، این ایده را به ذهن میآورد که قرار است یک کار پرمایه کلاسیک بشنویم ولی در ادامه در بخش خوانندگی به یک کار خیلی معمولی و پاپ نزول میکند.
از جنبههای موسیقی ایرانی استفاده نشده است
علایی حسینی با بیان این که «ملودیها معمولی است»، ادامه میدهد: مد قالب کار هم فریژین است که که میتوان گفت به مد شور موسیقی ایرانی پهلو میزند و متأسفانه از جنبههای موسیقی ایرانی استفاده نشده است، غیر از تحریرهای آقای عقیلی، میشد کار را خیلی بیشتر از این، ایرانیتر نشان داد؛ برای نمونه بهرهگیری از مدهای چارگاه و ماهور که هم به جنبه کاراکتریک ورزشی میخورد و هم اگر درست و بجا استفاده میشد با در نظر گرفتن ریزبینیهای خاص، فضای ایرانیتری را ایجاد میکرد.
تناقضی در این میان است
به گفته این موسیقیدان، سازهای کوبهای در مقدمه کار، خوب و بجا مورد استفاده قرار گرفته است. او میگوید که از ساز سه تار در موسیقی وسط کار استفاده شده که به نظرم مناسب نیست، چون «سه تار» ساز بااحساسی است اما گوشهگیر و نحیف و ضعیف است و برای سوژههای ورزشی که با غرور و شکوه قرار است همراه باشد، سازهای دیگری مانند تار و یا سنتور که پرتحرکتر محسوب میشوند، بهتر بود و به نظر میرسد تناقضی در این میان است و شاید ساز دیگری در اختیار نبوده؛ البته خیلی مطمئن نیستم که سه تار باشد؛ شاید شبیه یک ساز ترکی صدا میدهد که بخاطر ترفندهای صدابرداری، تغییر کرده اما شبیه سه تار شنیده میشود.
اثر زمان زیادی شنیده نخواهد شد
او در ادامهی گفتوگو با خبرنگار ایران پژواک میگوید: در مجموع ملودی و فضای کار یکنواخت است و بیتردید چنین اثری ماندگار نخواهد بود و زمان زیادی شنیده نخواهد شد؛ ضمن این که لحن کار چندان مناسب چنین سرودی نیست، چون غمگین و مویهوار است و با توجه به این که در قسمت پنجم مد فریژین توقف و تأکید میکند، میتوان گفت بیشتر شبیه دشتی است که برای سوگواری، مناسب است و غیر از چند میزان ابتدای کار، قطعه در قالب کار پاپ درجه دو و یا سه میتواند طبقهبندی شود.
سالار عقیلی: امیدوارم سربلند بیرون بیاییم
سی و یکم فروردینماه، سالار عقیلی درباره این سرود، گفته بود: امیدوارم که بتوانم از این کار مهم سربلند بیرون بیاییم و تمام تلاشمان را میکنیم که بهترین و ماندگارترین اثر را تولید کنیم. من در این عرصه کار زیادی انجام دادم و همه ردههای سنی از آنها راضی بودند. امیدوارم که این اتفاق برای این سرود ملی هم بیفتد.
به نوشته خبرآنلاین، او همچنین تاکید کرده: این اثر تماما ایرانی نیست و به سبب اجرای آن در جامجهانی سعی کردیم که اثر جهانی باشد. با توجه به سازها و فضاهایی که در ارکستر ملی وجود دارد، صرفا کار ایرانی نمیسازیم.
رونمایی از آهنگ علیرضا عصار برای جام جهانی
انتخاب سرود تیم ملی برای جام جهانی همواره مسأله چالش برانگیزی برای فدراسیون فوتبال بوده است، این بار هم که فدراسیون با همکاری با بنیاد رودکی تصمیم به انتخاب سرودی متناسب با فرهنگ و سنت ایرانی گرفت با واکنشهای متفاوت و انتقادی روبهرو شد؛ این در حالی است که مسوول ارتباط با رسانههای اپراتور اول نیز از رونمایی آهنگی برای جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه خبر داده که علیرضا عصار، خواننده آهنگهای حماسی، آن را اجرا کرده است.
امیر کیهان گفته است: این آهنگ با حمایت همراه اول که اسپانسر تیم ملی فوتبال ایران است تهیه شده و با سرود رسمی تیم ملی که از سوی فدراسیون فوتبال تهیه شده، تفاوت دارد.
انتهای پیام
ارسال نظر