به گزارش ایران پژواک، مصطفی دنیزلی دوباره از استانبول به سمت همسایه جنوبی می آید. او می آید تا سر پیری تجربهای را که حسرتش در همه سالهای حضور در تهران برایش به جای مانده را بدست بیاورد. قرارداد او با تراکتورسازی پنج ساله است.
آقا مصطفی اولین بار در اوایل دهه ۸۰ به پاس آمد. جایی که مصطفی آجورلو برای تامین قرارداد ۲/۵ میلیون یورویی مردی که مصطفی پاشای ترک ها بود، روبرویش نشست و گفت: «مسلمانی، مسلمانم؛ مصطفایی، مصطفایم. کاری کن با هم تیم خوبی بسازیم.»
آن دو به هم پیوستند. در آسیا موفقیتهایی یافتند. بازیکنانی چون نکونام را تحویل فوتبال ایران دادند اما وقتی آجورلو سر حساب و کتاب آخر فصل، بدحسابی کرد، آقا مصطفی به اصفهان نرفت و در دفتر روزنامه جهان فوتبال که برای همین مهدی تاج، رئیس فعلی فدراسیون فوتبال بود نشست و آنها قهرمانی را از دست دادند. او از قهرمانی به خاطر بدقولی مدیرشان گذشت و قلعه نویی به اولین قهرمانی فوتبالش رسید.
پروژه بعدی دنیزلی در پرسپولیس بود. او که نیم فصل اول خیلی از استقلال صمد مرفاوی عقب تر بود، ۱۲ امتیاز را برگرداند و دربی را هم برد و سهمیه آسیا هم گرفت در حالی که باز هم دستش از قهرمانی کوتاه ماند اما محبوب قلبهای پرسپولیسیها شد.
او از ایران رفت و دوباره هم تیم ملی ترکیه را تجربه کرد. هم با گالاتا و فنرباغچه و بشیکتاش چرخی زد. ازدواج سیاسی، بیماری و جراحی سخت و کلی اتفاق دیگر او را از فوتبال جدا نکرد. همیشه همان حوالی فوتبال بود و تیم های خوبی هم به او پیشنهاد می شد. از ترکیه تا آذربایجان! یک بار دیگر هم او به پرسپولیس برگشت. چیزی نزدیک به یک نیم فصل . او تیم توفان زده استیلی را جمع کرد و درحالی که پول یک سال اضافه اش را هم از رویانیان پیش گرفته بود، مبالغ را برگرداند رفت.
در حضور سوم هم همچنان مصطفی پاشا قهرمان نشده بود. در همه این سالها ولی همیشه در تبریز، تراکتورسازان خیلی دوست داشتند بتوانند مصطفی پاشا را روی نیمکتشان داشته باشند. اتفاقی که به دلایل مختلفی نمی افتاد. دوره ای به خاطر حساسیت های محلی و گاهی به خاطر بی پولی و زمانهایی هم به دلیل تیم داشتن دنیزلی.
حالا اما انگار همه چیز جور است. پول زنوزی، کم شدن حساسیت های قدیمی و بیکاریآقا مصطفی. آقا مصطفی که سال قبل را در قاسم پاشا کار کرده حالا به تبریز می آید. او با زنوزی در استانبول تمام کرده و قرار است تیمی رویایی برای قهرمانی ببندد. عنوانی که برای خودش هم سالهاست یک رویا شده است.
او بالاخره به جایی رسیده که شاید خیلیها می گفتند بهترین و هیجان انگیزترین گزینه برای نیمکتش است. اما شاید کمی دیر و بد موقع. وقتی پیری و خستگی آن هیجان گذشته اش را گرفته. مثل تونی اولیویرا در همین تراکتور و مثل بلاژویچ وقتی به مس کرمان رفت! آقا مصطفی با شور پرشورهای تبریزی هوس جوانی به سرش می زند؟
او این بار قهرمان می شود با تیمی که می تواند یک شهر را به تپه های مشرف به ورزشگاه یادگار بکشاند؟ این پرسشی است که زمان بزودی پاسخش را خواهد داد. درست مثل روزی که گفت روی نیمکت هیچ تیم ایرانی غیر از پرسپولیس نمی نشیند اما زمان مثال نقضش را آورد.
انتهای پیام
ارسال نظر