به گزارش ایران پژواک، جذابیتی که طلا دارد باعث شده تا بازارش در سراسر دنیا به یکی از بازارهای اصلی سرمایهگذاری بدل شود، اما این بازار سالهاست که برای ایرانیان از جذابیتی دوچندان برخوردار است. بعید است کسی تاریخ دقیقش را بداند، اما میتوان حدس زد از همان وقتی که حالِ اقتصاد ایران رو به وخامت گذاشت پاخور بازار زرگران هم رو به فزونی گذاشت.
دلیل این امر میتواند روند تنزلی باشد که ارزش پول ملی ایران در چند دهه گذشته آن را تقریباً یکنفس پیموده است و شاهد همیشه دمدست آن هم چیزی غیر از نقلقولهای کوچه و بازاری نیست که گفتنش به بهانهای جز مقایسه گرانی امروز با ارزانی دیروز نیاز ندارد؛ بنابراین معقول و منطقی است که در چنین موقعیتی مردم خود را برای روز مبادا آماده کنند و با تبدیل کردن پول مازاد دمدستشان به کالایی با ارزشتر مثل ملک، ماشین، ارز و طلا مسیری را در پیش بگیرند تا دستکم در جریان بیمارتر شدن اقتصاد ایران، مال و منالشان کمترین لطمه و صدمه را ببیند.
همه فروشنده شدند!
در تمامی این سالها بازار پررونق طلای ایران به اقتضای موقعیتهای پیشآمده فراز و فرودهای خاص خود را داشته است، اما دستکم از دیروز تا حالا اتفاقاتی در این بازار افتاده است که بعید است مشابه آن رخ داده باشد. به اذعان محمد کشتیآرا از معروفترین چهرههای صنف طلافروشان پایتخت، مراجعات مردم برای فروش طلا آنقدر زیاد بوده است که اهالی این صنف دیگر برای خرید کم آوردهاند و ظاهرا کسی غیر از خدا نمیداند که این وضعیت تا کجا طول خواهد کشید.
وی بدون اینکه بخواهد از کم و کیف اعضای تشکل متبوعش صحبتی بکند، میگوید: در مورد اعضای اتحادیه آمارهایی داریم، اما به لحاظ تعهد صنفی نمیتوانم در موردش حرفی بزنم. بازار طلا مثل بازار ارز موجودی شفاف و مشخصی ندارد که بتوان آن را سهمبندی کرد، برای همین اصلا نمیدانیم که در نزد مردم چه مقدار ذخیره طلا وجود دارد، کسی هم گزارش نمیدهد، فقط بدانید که مردم الان فروشنده شدهاند و همکاران ما ماندهاند که چگونه جواب مراجعان را بدهند.
صنف طلافروشان در فهرست کسبوکارهایی قرار داشت که به دلیل شیوع کرونا دستکم تا ۲۰ فروردینماه اجازه بالا دادن کرکرهها را نداشتند و با این همه در تمام این مدت خبر قیمت انواع سکه و طلا مانند اخبار مربوط به آخرین وضعیت تلفات کرونا مدام در حال بهروز شدن بود. محمد کشتیآرا در توضیح این مطلب پاسخ میدهد: تغییرات قیمت طلا مانند تغییرات قیمت ارز و نفت، تابع قیمت جهانی است و دستکم روزی یکبار از نو تعیین میشود، درست است که طلافروشان تا همین ۲۰ روز پیش حق بازگشایی محل کسبشان را نداشتند، اما صنف ملزم بود هر روز قیمتهای جدید را اعلام کند، حالا در این مدت چه کسانی توانستهاند بخرند و چه کسانی توانستهاند بفروشند موضوعی است که شرح وظایف صنف نیست و ما هم از آن خبر نداریم و راجع به آن حرفی برای گفتن نداریم.
دردسر زرگران چیست؟
عمده صحبتهای این عضو اتحادیه طلافروشان پایتخت، تکرار همان مطالبی است که پیش از این به نقل از او در رسانهها منتشر شده بود؛ اینکه بیشتر مردم از طبقات متوسط و پایینی جامعه گرفته تا اشخاص توانگر و دهک بالایی هر یک به بهانهای قصد فروش اندوخته طلای خود را دارند. طبیعتا دسته نخست برای تامین معاش و گذران هزینههای جاری زندگی و دسته دوم نیز برای تادیه تعهدات اقتصادی معوقه و پیشرو در صف فروشندگان هستند. شرایط از هر مراجعهکننده به مراجعهکننده بعدی متفاوت است، برخی میخواهند سکه بفروشند و برخی دیگری سرویس و زیورآلات و برخی هم طلای مستعمل؛ اهمیت موضوع آنجاست که خیلی از مردم باور ندارند که یک زرگر الآن اینقدر نقدینگی ندارد که بخواهد پول همه را بدهد.
وی در تشریح عجیب و بیسابقه بودن وضعیت جدید حاکم در بازار طلا میگوید: شاید طلافروشان از دور متفاوت با بقیه باشند، اما آنها هم باید اجاره بدهند و هزار و یکجور تعهد بانکی و غیربانکی دارند، اما واقعیت این است که نقدینگی آنها هم محدود است. این اتفاق به خصوص در مواجهه با مراجعه-کنندگانی که قصدشان فروش سرویس جواهرات است حادتر است. میدانید که عرف بازار است که خریدار برای فروش سرویس طلای جواهردار معمولا به همان فروشنده رجوع کند و در نظر بگیرید که در یک بازه زمانی کوتاه، بیشتر خریداران قبلی برای فروش مراجعه کنند و طبیعی است که نه در گاوصندوق و نه در حساب بانکی زرگر آنقدر پول نقد نباشد که بتواند بهای همه را حساب کند؛ خب متاسفانه مواردی داشتیم که مراجعهکنندگان با نادیده گرفتن این واقعیت وارد بگومگو شدهاند و گفتهاند اگر طلافروش پول نداشته باشد دیگر چه کسی پول دارد؟
کشتیآرا در ادامه این گفتوگو میگوید که قادر نیست برآوردی از وضعیت موجود ارائه کند؛ از نظر صنفی اتحادیه باید جویای مشکلات اعضایش باشد، اما نمیتواند بگوید این روزها چه کسانی برای فروش چه چیزهایی اقدام کردهاند. الان مشکل اینجاست که بعد از ۵۰ روز تعطیلی، طلافروشان با صف پیشبینی نشده از فروشندگان روبهرو هستند و چون در این مدت حتی یک ریال درآمد نداشتهاند نمیدانند چه جوابی به مراجعهکنندگان خود بدهند.
بعد چه میشود؟
با آمدن کرونا به ایران، این روزها در بازار طلای ایران اتفاق کمسابقهای افتاده است و به احتمال زیاد ماجرایش با آب و تاب فراوان در محافل رسمی و غیررسمی بیان میشود؛ اتفاقی که نظیر آن شاید در ماههای پایانی سال برای بازار خودرو افتاده بود و به گفته فعالان این بازار نوعی قفلشدگی در عرضه و تقاضا ایجاد کرده بود.
هرکس که به قدر ذرهای با اقتصاد آشنا باشد، میداند که وقتی در بازاری میزان عرضه به صورت چشمگیری زیاد میشود، روند افزایش قیمتها به کندی پیش خواهد رفت و حتی از نظر تئوری ممکن است در صورت ادامه یافتن این وضعیت قیمتها بعد از ثابت شدن، روندی نزولی و معکوس در پیش بگیرند. اما این اتفاق چه اندازه برای بازار طلا خواهد افتاد؟ و آیا قرار است روزی برسد که در راسته بازار زرگران، فروشندگان چوب حراج زده و متاع خود را به زیر قیمت واقعی بفروشند؟ این پرسشی است که بعید است بتوان در گفتوگو با کسبه این صنف پاسخ دقیق و روشنی برای آن یافت؛ هرچه باشد پای طلا در میان است و اهالی این صنف قبلا با مقاومتهایشان در برابر اجرای قوانینی نظیر مالیات بر ارزش افزوده نشان دادهاند که بالاخره میتوانند راهی بیابند که از مهلکه نجات پیدا کنند.
هرچه باشد بازار طلا امروز رقیب قدری به نام بورس را پیشروی خود دارد و بعید نیست بسیاری از فروشندگان طلا کسانی باشند که یا کد بورسی جدید برای ورود به معاملات بازار سرمایه دریافت کردهاند یا قصد دارند نقدینگی خود را وارد این بازار کنند تا سود بیشتری نصیبشان شود، سودی که فعلا از طلا بیشتر است.
انتهای پیام
ارسال نظر