به گزارش ایرانپژواک، ایرانیها و دیگر ملتهای فارسیزبان مانند اهالی افغانستان و تاجیکستان در شب یلدا با دور هم بودن و اتحاد، ظلمت یلدا را به دست خورشید میسپارند تا با طلوعش خیر و برکت را راهی زندگیشان کند. چشم و چراغ سفرههای یلدایی هم دیوان غزلیات حافظ و شاهنامه فردوسی است. شب یلدای 1401 یک تفاوت مهم با دیگر سالها دارد و آن اینکه اوایل آذر امسال در هفدهمین نشست کمیته بینالمللی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به عنوان نوزدهمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس کشورمان به طور مشترک با افغانستان به ثبت جهانی رسید. در ادامه گفتوگوی ما را با دکتر امیر الهامی، استاد زبان و ادبیات فارسی و دکترداوود عرفان، شاعر و پژوهشگر ادبی افغانستانی واستاد شاه منصور شاه میرزا، شاعر و پژوهشگر ادبی برجسته تاجیکستانی و کارشناس میز تاجیکستان در موسسه فرهنگی اکو درباره شاهنامهخوانی، حافظخوانی و تفأل زدن میخوانید.
جایگاه والای شاهنامه در شب یلدای خوزستانیها
دکتر امیر الهامی متون ادبیات فارسی ازجمله شاهنامه و دیوان حافظ را دارای کارکردهای مختلف میداند و یکی از این کارکردها را گرد هم آوردن و یکپارچه کردن مردم برمیشمارد: «متون ادب فارسی مانند شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ، جلد اول و دوم فرهنگ ایران زمین هستند و ایرانیان را فارغ از هر قوم و عقیده و باوری دور هم جمع میکنند. ایرانیها آموزههای این دو کتاب را دوست دارند و این علاقه مشترک، اتحاد فرهنگی ایجاد میکند. پس خوانش این متون در کنار دیگر کارکردهایشان، در طول تاریخ با مفهوم اتحاد و انسجام فرهنگی برای ما حائز اهمیت بودهاست». این استاد ادبیات فارسی از علاقه مردم جنوب ایران به ویژه خوزستانیها به خواندن شاهنامه در مناسبتهایی مانند شب یلدا اینطور میگوید: «ما در استان خوزستان، به ویژه میان بختیاریها شاهنامهخوانی داشتهایم و داریم. در نوروز و یلدا مردم جنوب ایران شاهنامهخوانی میکنند. من در نوروز برای شاهنامهخوانی به مسجد سلیمان دعوت شدم و دیدم در آنجا انجمنهای شاهنامهخوانی بسیار فعال است؛ در شهرستانهایی مانند زالی و اندیکا هم همینطور. این انجمنها در نوروز و یلدا به شدت کارایی و کارآمدی دارند.»
توانایی شگفتانگیز سخن حافظ
دکتر الهامی، علت علاقه ایرانیها به خواندن اشعار حافظ را بافت خاص غزلهای این شاعر بزرگ میداند و میگوید: «این توانایی کلام حافظ است که همواره سخنش باب دل مردم و قابل تفسیر و تأویل بودهاست. به قول دکتر یحیی یثربی، حافظ کلامِ سطحی- شطحی را بنیان گذاشته است. این سطحی-شطحی بودن سبب گسترش تأویل میشود. شما در غزل حافظ از طرفی تصویری اجتماعی از روزگار او را و از طرفی اشاره او به بعضی از باورها و رسوم را میبینید و اگر یک بیت از همان غزل را جدا کنید، متوجه میشوید که یک اتفاق عاشقانه را روایت میکند. غزلی با مطلع: «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/ زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد»، درباره روی کارآمدن ابواسحاق اینجو است اما وقتی در روزگار امروز آن را میخوانید، یک بافت عاشقانۀ اجتماعی پیدا میکند. بافت کلام حافظ، سبب شده مردم بیش از همه متون ادبی به آن رو بیاورند. حافظ، حافظه ملت ماست؛ وقتی شعر حافظ را میخوانید، آثار رودکی، نظامی، سعدی و... را هم میخوانید. انگار با چهار قرن بالندگی شعر و ادب فارسی ارتباط برقرار میکنید.»
پیشینه طولانی فال گرفتن در فرهنگ ایرانی
این استاد ادبیات در ادامه از پیشینه نیت کردن و فال گرفتن در فرهنگ ایرانی میگوید: «ما مفهوم تفأل و نیت کردن را در فرهنگ خود بسیار داشتهایم. از یک طرف در باورهای اسلامی میگوییم: «تفألوا بالخیر تجدوه». از طرفی هم حافظ میگوید: «رخ تو در نظر آمد مراد خواهم یافت/ چرا که حال نکو در قفای فال نکوست». علاوه بر اینها، تفأل زدن تنها با شعر حافظ نبودهاست. ما در شب سوری یا چهارشنبهسوری هم فال کوزه داشتهایم. پس مفهوم فال زدن در فرهنگ ما بوده است. حتی روایتی داریم که عدهای معتقدند مردم قبل از حافظ، با شعر سنایی تفأل میزدهاند.»
«یلدا مبارک» غلط است!
دکتر الهامی در پایان، یک نکته مهم را متذکر میشود و آن اینکه جملهها و تعابیری مانند «یلدا مبارک» یا «تو شب یلدای منی» که در گفتار و ترانههای پاپ رایج شده، غلط است: «فردای شب یلدا که میلاد خورشید است، مبارک است، نه خود شب یلدا. پس اینکه بگوییم «یلدا مبارک» درست نیست و باید به جای آن گفته شود: «شب یلدا به خوبی سپری شود.» در برهان قاطع نقل شده که شب یلدا منحوس است؛ چون طولانیترین شب سال است و شیطان بیش از همیشه فرصت عرض اندام دارد. مردم هم برای دور بودن از شیطان به همدیگر پناه میبردهاند و این شب را در کنار هم سپری میکردهاند. متن دقیق برهان قاطع درباره شب یلدا این است: «یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب هاست در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می باشد.»
شبهای یلدا در افغانستان
عرفان داوود، شاعر و پژوهشگر ادبی افغانستانی میگوید: در حوزه افغانستان و خراسان بزرگ، شب یلدا بانام «شب چله» معروف است. این رسم در چند دهه گذشته بهخصوص در غرب افغانستان، پررنگتر بود و در این شبها بیشتر شاهنامهخوانی انجام میشد تا خواندن دیوان حافظ. به نظر بنده، حافظ خوانی در شب چله، پس از گسترش روابط مردم ایران و افغانستان و فراگیر شدن فضای مجازی وارد کشور ما شد که البته اتفاق خوشایندی است.
وی میافزاید: پیش از ورود طالبان به افغانستان، مؤسسات فرهنگی، این جشن باستانی را برگزار میکردند که شامل شعرخوانی و اجرای موسیقی محلی بود.در این شب، انجمنهای ادبی، رنگ و روی خوشی به شب چله میدادند و حافظ خوانی و شعرخوانیهای باشکوهی در این شب برگزار میشد. در این دوران، شب چله در افغانستان برای بعضی از خانوادهها و جمعهای فرهنگی از آنچنان ارج و اهمیتی برخوردار بود که بعضی از خانوادهها تا صبح به حافظ خوانی و داستانسرایی میپرداختند. اگرچه در کابل، مزار شریف و پل سرخ هم این برنامه بزرگ فرهنگی برگزار میشد اما در هرات پررنگتر بود.
بازهم طالبان، بازهم فارسی زدایی
این پژوهشگر فرهنگی در ادامه با اشاره به تلاشهای طالبان برای جلوگیری از برگزاری شب یلدا در افغانستان میگوید: طالبان برای مقابله با ترویج زبان فارسی، دست به هر اقدامی میزند. از جایی که در شب یلدا افسانهها و شعرهای زیادی به زبان فارسی خوانده میشود و دایم حرف از شاهنامه و حافظ خوانی است، جلوی برگزاری این اقدام فرهنگی بزرگ را میگیرد و اجازه برگزاری علنی این برنامه فرهنگی را -که با ثبت جهانی آن در یونسکو دارای جایگاه جهانی شده- نمیدهد.
دلیل حافظ خوانی در شب یلدا
شاه منصور شاه میرزا، شاعر و پژوهشگر ادبی برجسته تاجیکستانی و کارشناس میز تاجیکستان در موسسه فرهنگی اکو نیز درباره شب یلدا و رسوم مردم این کشور دربرگزاری این آیین به خراسان میگوید: ما در تاجیکستان مانند بسیاری از مردم دیار خراسان و افغانستان به این شب، «شب چله» می گوییم. اگرچه در چند دهه گذشته، برنامه های شب چله دیگر از آنچنان رونقی در کشور ما برخوردار نیست؛ اما این میراث فرهنگی در تاجیکستان ریشهای کهن دارد. زمان کودکی ما مادربزرگم افسانههای زیادی تعریف میکرد اما مهمترین برنامه این شب، حافظ خوانی بود. اگر بخواهیم درباره دلیل این که چرا در شب یلدا حافظ خوانی میکنیم توضیح دهیم باید به این نکته اشارهکنیم که حافظ تنها شاعری است که به دیوان او تفأل میزنند. این شاعر بزرگ پارسی گوی، همواره در هر شعرش، شمع امیدی در دل مخاطب روشن میکند و همیشه امید میدهد که در پایان هر تاریکی سپیده دمی نیز هست.
وی میافزاید: به گمان بنده، حافظ شیرازی، محبوبترین شاعر پارسی گوی آسیای میانه و کشورهای فارسیزبان است. حتی در تاجیکستان این باور وجود دارد که در آخرالزمان به خواست خداوند، همه مردم غزلهای حافظ را میخوانند زیرا همه به این باور میرسند که دیوان حافظ شرح آیهها، قرآن و حدیث است.
مردم تاجیکستان با اعتقاد کامل به همین باورها در بلندترین شب سال، شعرهای حافظ را میخوانند تا با کمک و همراهی این بیتها از طولانیترین شب تیره سال به نور برسند.
ارزشهای مادی و معنوی شعرحافظ در نگاه تاجیکستانیها
شاه منصور شاه میرزا میافزاید: از گذشته تا امروز این دیوان در کشور ما، علاوه بر ارزشمندی معنوی، دارای ارزشمندی مادی زیادی بوده است تا جایی که در سالهای دور، مردم تاجیکستان که تشنه شعر این شاعر بزرگ بودهاند هرنسخه از دیوان حافظ را به میزان یک اسب گرانقیمت، خریداری میکردند. دیوان حافظ گرانقیمت ترین کتاب در روزگار قدیم تاجیکستان بود. ازجایی که همه توان خرید آن را نداشتند، یک کتاب را مردم یک روستا با همیاری مالی هم اجاره میکردند و باسوادهای هر روستا در شبهای زمستان، حافظ میخواندند و بیسوادهای روستا به آن گوش میدادند و این شعرها سینهبهسینه به نسلهای بعد منتقل میشد. اگر در آسیای میانه از مردم بپرسند از کدام شاعر بیشتر شعر میدانند بازهم قرعه فال به نام حافظ میافتد.وی خاطرنشان میکند: حافظ بیشتر از هر شاعر دیگری درباره دوستی و قدر دوست را دانستن شعر میگوید و مردم تاجیکستان با آگاهی به این موضوع درشب یلدا که شب گردآمدن دوستان و خانواده است، شعر حافظ را میخوانند. ما مردم تاجیکستان براین باوریم که در طول تاریخ صدها هزار نفر از طریق دیوان حافظ صاحب نان شدهاند که ازجمله آنها افرادی هستند که در خیابانها با مرغ عشق، فال حافظ میفروشند؛ پس بیتردید چنین شاعری که پس از قرنها هنوز خیرش به مردم میرسد، باید گرامی داشته شود.وی میگوید: اگرچه طی سالهای گذشته برگزاری جشن باستانی «شب یلدا» یا همان شب چله در تاجیکستان کمرنگ شده است اما مسئولان کشور ما درصدد هستند که بسیاری از جشنهای باستانی ازجمله این جشن، هر چه پرشورتر برگزار شود و در ادامه احیای جشن سده، جشن مهرگان و نوروز نیز در دستور کار قرار میگیرد. به نظر میرسد حالا که آیین باستانی شب یلدا در یونسکو ثبتشده است باید همه کشورهای فارسیزبان در مسیر پویایی هر چه بیشتر آن گام برداریم.
یلدا به یک فرهنگ جهانی تبدیل شد
یک تاریخ نگار، محقق و تاریخ دان با اشاره به ثبت جهانی شب یلدا در یونسکو، درباره تفاوت شب یلدای امسال با سالهای گذشته گفت: مردم ایران به سبب ثبت جهانی شب یلدا، قطعا متوجه شدند آن چه پیشنهاد و ثبت شده، تاثیر جهانی غیرقابل چشمپوشی دارد.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، محمدحسن سمسار گفت: شب یلدا تنها یک مراسم نیست و مبدا فکری و فرهنگی بسیار عمیقی دارد. وقتی به ظاهر شب یلدا نگاه کنید، تنها این مراسم را میبینید اما در عمق مطلب یک اندیشه جهانی و انسانی بزرگ دیده میشود که این اندیشه تقریبا امروز در تمام جهان جاری است. به اعتقاد من تا بشریت بر کره خاکی زندگی میکند، این تاثیر هم باقی میماند.
سمسار تصریح کرد: یلدا آیینی است که از روزگار قدیم در ایران آغاز شده و از سویی نیز پیدایش و زایش خورشید نامیده میشود. یلدا برای ایرانیها، پایان پاییز و آغاز زمستان و زایش مجدد طبیعت است.
این تاریخ نگار، محقق و تاریخ دان با بیان توضیح اندیشه یلدا گفت: اندیشه یلدا، تجلیهای مختلفی دارد. تجلی آن در محصولات فرهنگی و هنری از همه موارد مشهودتر است، یعنی در ادبیات فارسی شاعری را نمیتوانید پیدا کنید که در مدح و ستایش یلدا سخنی نگفته یا شعری نسروده باشد. در تمام اشعار فارسی و نثر و شعرها هم وجود دارد. سمسار درتشریح اهداف برگزاری مراسم شب یلدا نیز گفت: هدف از برگزاری مراسم شب یلدا، تزریق گونهای از فرهنگ و امید به خانواده است. امید، مبدا تمام حرکتهای فرهنگی و انسانی بشر است و بشر بیامید تبدیل به یک روبات متحرک میشود. امید یعنی بشر در مقابل سختیهای فرهنگی و اجتماعی مایوس نشود؛ بنابراین وقتی یلدا جنبه جهانی پیدا میکند، به معنی دمیدن امید برای زندگی بهتر و زندگی با فرهنگتر در همه جهان است.
او افزود: در فرهنگ یلدا، فرهنگ روشنایی، گرمی و زایش مجدد وجود دارد و این فرهنگ امروزه به یک فرهنگ جهانی تبدیل شده است. از دیگر ارزش های آیین شب یلدا این است که پیدایش این جشن از ایران آغاز شده و امروز هم آن را به همه جهان معرفی و همه را متوجه این آیین کهن میکند.
انتهای پیام
ارسال نظر