به گزارش ایرانپژواک، سال ۱۹۹۲ منطقهای به نام اوستیای جنوبی از کشور گرجستان جدا شد و اعلام استقلال کرد. نه تنها گرجستان بلکه بیشتر کشورهای عضو سازمان ملل استقلال اوسیتای جنوبی را به رسمیت نمیشناسند و این منطقه را به طور غیر رسمی منطقه تسخینوالی میدانند. حمایت روسیه از جدایی اوستیای جنوبی و مخالفت دولت گرجستان منجر به جنگ کوتاهی بین روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ شد که در نتیجهی آن روسیه اوستیای جنوبی را به عنوان یک جمهوری مستقل به رسمیت شناخت. اوستیاییها اقوامی هستند که زبانشان دورادور به فارسی پیوند میخورد.
در انتخابات ریاست جمهوری اوستیای جنوبی در آوریل ۲۰۲۲، گاگلوف به عنوان رییسجمهور منتخب قدرت را به دست گرفت. قرار بود همهپرسی بین مردم اوستیا مبنی بر الحاق شدن یا نشدن این کشور به خاک روسیه در ژوئیه ۲۰۲۲ برگزار شود که توسط گاگلوف لغو شد. این سیاستمدار اوستیایی الحاق شدن به روسیه را برنامهی اصلی سیاست خارجی جمهوری اوستیا خواند.» اخیرا در آستانهی پانزدهمین سالگرد اسقلال اوستیای جنوبی گاگلوف در دیدار با دیمیتری مدویدف و رییسجمهور آبخازیا گفته است:« اوستیای جنوبی هرگز به انتخاب تاریخی خود خیانت نکرده و آمادهی توسعه و ادغام و همگرایی تا پویستن به خاک روسیه است.» رییس جمهور سابق روسیه هم چندی پیش نوشت: که ممکن است روسیه مسکو مناطق جدا شدهی گرجستان شامل اوستیای جنوبی و آبخازیا را به خاک خود ملحق کند.اما این ایده چقدر شدنی است و روسیه از الحاق اوستیای جنوبی چه در سر دارد؟ در این باره با حسن بهشتیپور کارشناس اوراسیا گفت و گو کردیم:
بهشتی پور در ابتدا در مورد بافت قومی مردم اوستیای جنوبی گفت: اوستیای جنوبی با استان خود مختار اوستیای شمالی در روسیه هممرز و پیوستگی خویشاوندی و تاریخی بسیار زیادی با هم دارند. اوسها قوم ایرانیتبار قفقاز هستند. این سیاست استالینی بود که با وجود اینکه روی« انسان شوروی» تمرکز میکرد؛ اما قومیتها را از هم دیگر جدا میکرد و هر کدام را در جایی قرار میداد. الان یک تکه از اوسها در گرجستان و تکهی دیگر در روسیه هستند. اوستیای شمالی و جنوبی بسیار باهم احساس نزدیکی و قرابت و خویشاوندی میکنند که این مساله اوستیا را بسیار پیچیده میسازد.
بهشتیپور در مورد پیشینهی جداییطلبی اوستیای جنوبی چنین گفت: تقریبا از سال ۱۹۹۳ تا اکنون اوستیای جنوبی با حمایت روسیه ادعاهای جداییطلبانه داشته است.اما اوج این ادعاها در سال ۲۰۰۸ بود که باعث درگیری بین گرجستان و روسیه شد که در نهایت هم روسیه موفق شد نیروهای گرجی را از ان منطقه بیرون کند و حتی مناطقی را برای فشار آوردن به ساکاشلی رییسجمهور وقت گرجستان به دست بیاورد. روسیه گرجستان را مجبور کرد که جدایی آبخازیان و اوستیای جنوبی را عملی کند. حال خیلی جالب است که روسیه میخواهد اوستیای جنوبی را به مرزهای کشور خود ضمیمه کند. این نشان میدهد که روسیه از سیاست غلطی که پیش گرفته کوتاه نمیآید. پوتین با الحاق کشورها و توسعهی سرزمینی به جایی نمیرسد و فقط مشکلاتش را بیشتر میکند. احتمالا برنامهریزی کردند که بعد از اوستیای جنوبی به سراغ آبخازیا بروند. همهی این برنامهها تنشها را در قفقاز بیشتر میکند.
این کارشناس مسائل حوزهی قفقاز در مورد انگیزهی روسیه از الحاق اوستیای جنوبی اینطور گفت: روسیه به دنبال احیای روسیهی تزاری است. این خیلی خطرناک است چرا که با این برنامه، جغرافیای سیاسی منطقه به هم میریزد. اما روسها این دردسرها را اقتدار تلقی میکنند. به عنوان مثال کسی که بر کریمه تسلط پیدا کند بر شمال دریای سیاه تسلط کامل دارد. روسیه به دنبال بازتعریف مفهوم اقتدار است و به همین خاطر به دو هزار تحریم غلیه روسیه و کلی مشکلاتی که برای کشور روسیه پیش آورده همچنان به توسعهی سرزمینی ادامه میدهد.
او در پایان در مورد اینکه این ایده چقدر شدنی است گفت: چرا شدنی نباشد؟ گرجستان سالهاست که هیچ کنترلی و تسلطی روی اوستیای جنوبی ندارد. از اول هم معلوم بود که نقشهی روسها استقلال اوستیای جنوبی نیست بلکه الحاق این سرزمین به روسیه است.
انتهای پیام
ارسال نظر