به گزارش ایرانپژواک، آنچه درباره مهاجرت ایرانیان نگرانکننده است، میزان پایین بازگشت آنها است.
مهاجران میتوانند مبادلات علمی و تجاری بین کشورها را گسترش دهند و با بازگشت خود، کسبوکارهای جدید را به کشور مبدا بیاورند. در حال حاضر نرخ بازگشت ایرانیان به کشور مبدا، پس از گذشت ۵سال از مهاجرت ۱۶درصد و صورت قابل توجهی پایین است. به عبارت دیگر ممکن است نرخ مهاجرت در کشورهای دیگر بالاتر از ایران باشد؛ اما بهدلیل بازگشت بخشی از مهاجران، کشور مورد نظر با خروج کمتری از نیروی کار مواجه میشود. در واقع تحریمهای اقتصادی در سالها گذشته موجب افزایش مهاجرت ایرانیان و کاهش انگیزه آنها برای بازگشت به کشور خود شده است.
کارشناسان معتقدند که رشد اقتصادی و امید به بهبود شرایط در آینده، مهمترین محرک بازگشت مهاجران است. در سالهای گذشته عواملی مانند تحریمهای اقتصادی و تیره شدن افق رشد اقتصادی در ایران، موجب شده تا علاوه افزایش میزان مهاجرت، تمایل مهاجران برای بازگشت به کشور مبدا نیز کاهش یابد. به عبارت دیگر اگر کشوری به سمت توسعه اقتصادی قدم بردارد، نیروهای کار ماهر با بازگشت خود میتوانند روند رشد را تسریع کنند.
تحریم؛ مشوق یا مانع مهاجرت دانشجویان؟
افزایش تمایل تحصیلکردگان به مهاجرت در سالهای گذشته میتواند ملهم و متاثر از دلایل گوناگونی باشد. شاید بتوان گفت تحریمهای اقتصادی و وضعیت رشد اقتصادی در ایران یکی از مهمترین دلایل این مساله باشد. در سالهای گذشته و بهویژه از سال۱۳۹۷ به بعد، یعنی همزمان با خروج آمریکا از برجام و آغاز تحریم نفتی، درآمدهای دولت تحت تاثیر قرار گرفت. از این تاریخ به بعد کسری بودجه و شوکهای ارزی تورم را برای مردم کشور به ارمغان آورد. تداوم این تورم در سالهای گذشته موجب شده است قدرت خرید مردم کشور بهصورت قابل توجهی کاهش یابد.
در واقع اگر تا پیش از این برخی از افراد دانشگاهی میتوانستند با تکیه بر مهارتهای خود با چند سال کار کردن نیازهای اولیه زندگی خود را تامین کنند، پس از اعمال تحریمها، دستیابی برخی از نیازهای زندگی مانند مسکن و حتی خودرو نیز به تدریج سخت و سپس برای برخی از افراد ناممکن شد. در چنین شرایطی افرادی که تحصیلات دانشگاهی داشتند با ۲انتخاب مواجه شدند، میتوانند در کشور خود بمانند و با کار کردن در ایران و گذشت سالهای نسبتا طولانی به برخی از نیازهای مادی خود دسترسی پیدا کنند یا آنکه مهاجرت کنند. برخی از کارشناسان معتقدند که همزمان با بدتر شدن وضعیت اقتصادی، یعنی درجا زدن اقتصاد و تورم مزمن، به مرور وزنه مهاجرت سنگینتر خواهد شد؛ اما این مساله لزوما به معنی موفق شدن افراد در مهاجرت کردن نیست. این گزارش به بررسی نرخ مهاجرت فارغالتحصیلان کارشناسی همگروه از دانشگاههای ایران پرداخته است.
این گزارش بیان میکند که در دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ شاهد بالاترین نرخهای مهاجرت در طول زمان در ایران هستیم. در سالهای مذکور نرخ ارز بسیار پایین و مهاجرت و سفر به صرفه بوده و افراد بدون بورسیه تحصیلی هم میتوانستند برای مهاجرت اقدام کنند. این در حالی است که در سالهای بعدی مشکلات ارزی در کشور نمایان میشود و فارغالتحصیلان با نرخ ارز بالایی مواجه میشوند. در این سالها بهدلیل نوسانات نرخ ارز، بهصورت کلی مهاجرت کلی کمتر شده است.
در واقع میتوان نتیجه گرفت که تحریمهای اقتصادی بهرغم افزایش میل به مهاجرت تحصیلکردگان، مانعی برای مهاجرت تحصیلکردگانی شده است که بهدلیل افزایش نرخ ارز توانایی مهاجرت بدون بورسیه را ندارند. درحالیکه ۱۰سال گذشته توانایی این کار را داشتهاند. البته این مساله درباره فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر کشور که از بورسیه دانشگاه مقصد برخوردار میشوند، متفاوت است. برای مثال حدود یکسوم از فارغالتحصیلان دانشگاه شریف، از کشور خارج شدند. با این حال بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹، حدود ۶۰-۵۰درصد از هم گروههای این افراد از کشور مهاجرت کردهاند.
مهاجرانی که دیگر بازنمیگردند
عموما زمانی که بحثهای مربوط به تاثیر مهاجرت متخصصان در توسعه کشور مطرح میشود، نرخ بازگشت مهاجران به کشور مبدا اهمیت زیادی پیدا میکند. افرادی که مهاجرت میکنند میتوانند موجب افزایش زمینههای مبادلات علمی و تجاری بین کشور خودشان و کشور مبدا شوند. از سوی دیگر نسل اول مهاجران میتوانند با بازگشت خود کسبوکارهای تازهای را به کشور مبدا بیاورند و صنایع جدید را پایهگذاری کنند. این گزارش نیز بیان میکند که یکی از مهمترین عوامل در زمینه بازگشت نیروی انسانی ماهر، رشد صنعتی در کشور مبدا است.
در واقع بازگشت مهاجران به کشور مبدا زمانی افزایش مییابد که امکان بهکارگیری مهارتهایی که در طول مهاجرت بهدست آوردهاند، داشته باشند. بررسیهای این گزارش نشان میدهد که مهاجرت نیروی ماهر در کشوری مانند ترکیه حتی از ایران بالاتر است، با این حال ایرانیان تمایل کمتری به بازگشت دارند.
این در حالی است که در دهههای گذشته نرخ بازگشت شهروندان ترکیه نیز پایین بوده، اما با رشد اقتصادی این کشور، نرخ بازگشت نیز به تدریج افزایش یافته است. به همین دلیل است که در طول زمان نرخ خروج نیروی انسانی در ایران بیشتر از ترکیه است. در واقع آنچه در ایران نگرانکننده است، نرخ مهاجرت نیست، بلکه پایین بودن نرخ بازگشت مهاجران است. در حال حاضر میتوان گفت که نرخ بازگشت ایرانیان به کشور مبدا، ۵سال پس از مهاجرت ۱۶درصد است. این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ حدود ۴۰درصد از مهاجران ترک پس از ۵سال به کشور خود بازگشتند.
نکته قابل توجه آن است که نرخ بازگشت افرادی که به کشورهایی مانند آمریکا یا کانادا مهاجرت کردهاند، بسیار پایینتر از این عدد است. در حال حاضر حدود یکچهارم از مهاجران ایرانی در کانادا و حدود یکپنجم از آنها در آمریکا زندگی میکنند. نکته قابل تامل آن است که نرخ بازگشت مهاجران در اقتصادهای نوظهوری مانند شیلی و برزیل نیز نسبتا بالا است. این به معنای آن است که آغاز مسیر رشد و امید به آینده میتواند معادلات مربوط به بازگشت مهاجران را برهم بزند. با این حال در طول سالهای گذشته ظاهرا چنین امیدواری به وجود نیامده است.
برای مثال اگر در سال۲۰۰۰ فردی به آمریکا مهاجرت میکرد، ۲درصد احتمال آن وجود داشت که در سال بعدی به ایران بازگردد. این در حالی است که این عدد در سال۲۰۲۱ به کمتر از یک رسیده است. نکته قابل توجه دیگر آن است که در دوران پس از برجام، مهاجرت ایرانیان به سمت کشورهایی با اقتصادهای نوظهور و حتی اقتصادهای پیشرفته کاهش معناداری یافته است. در همین دوره یعنی در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ نرخ بازگشت مهاجران به کشور بهصورت قابل توجهی افزایش پیدا میکند. البته حساسیت مهاجران در زمینه بازگشت به کشور مبدا به فاصله جغرافیی با آن کشور ارتباط زیادی دارد. برای مثال در سالهای مذکور مهاجرانی که به کشورهایی حاشیه خلیج فارس یا ترکیه مهاجرت کرده بودند، واکنش زیادی به تحولات داخل کشور نشان داده و نرخ بازگشتشان به ایران حدودا دوبرابر شده است. با این حال پس از خروج ترامپ از برجام، موج جدیدی از مهاجرت ایرانیان آغاز میشود. درنهایت میتواند گفت که اگر کشوری قدمهای اولیه در مسیر توسعه را بردارد، مهاجران با بازگشت خود میتوانند این روند را سرعت ببخشند.
انتهای پیام
ارسال نظر