به گزارش ایران پژواک، "مهران ارشادیفر" در یادداشت ارسالی برای این تارنما آورده است:
این روزها همچنان در حال بررسی مساله عدالت اجتماعی هستم و از آنجا به زیربنای اخلاق اجتماعی رسیدم و دست آخر به ارزشهای فرهنگی رسیدم.
ما برای شناسایی اخلاق اجتماعی نیازمند شناخت زیربنای اخلاق اجتماعی هستیم، این زیربنا یا از یک مکتب فکری میآید و یا باید ارزشهای فرهنگی که با پذیرش همگانی (یا بیشتر مردم) همراه است پشتیبان اخلاق اجتماعی باشد.
ولی این ارزشها چگونه خودش را در جامعه نشان میدهد و میتواند زیربنای اخلاق اجتماعی باشد؟
در ساختار اجتماعی امروزی، قانون که برآمده از هم اندیشی نمایندگان مردم است، ارزشهای اجتماعی را نمایندگی میکند. پس ما چارهای نداریم که قانون را همارز ارزشهای اجتماعی بدانیم و پیروی از قانون را اخلاقی بدانیم.
از این رو بزرگترین بداخلاقی در جامعه ما تن ندادن به قانون است.
از شما چه پنهان من گمان میکنم ما یک دولت و سیستم فاسد و تبهکار را بیش از یک دولت قانونمند و پاکدست دوست داریم، چون در کنار آن میتوانیم به ناقانونمندی خود رنگ اخلاقی بدهیم.
آدمی که مالیات خود را نمیدهد میگوید چرا باید مالیات داد چون اینها پول مالیات را میدزدند و یا درست خرج نمیکنند.
چرا باید به قانونهای راهنمایی احترام گذاشت چون اینها به فکر مردم نیستند و وقت ما را تلف میکنند و هزاران دلیل دیگر برای خودمان پیدا میکنیم که بیقانون زندگی کنیم.
در اینجا چند نکته هست که باید به آنها پرداخت؛
۱- دولتمردان و کارگزاران باید در پیروی از قانون پیشرو باشند و پیروی نکردن از قانون اگر هم کوچک باشد باید افزون بر مجازات به جدایی از کارهای دولتی و همگانی بیانجامد.
۲- مردم باید باور داشته باشند که قانون، خوب یا بد یک ارزش اجتماعی است و تا زمانیکه برپاست بر همگان است که از آن پیروی کنند.
اگر مردم قانونی را درست نمیدانند باید از راههای مدنی پیگیر تغییر این قانون باشند. باید باور کنیم که این قانونها برآمده از تلاش جمعی ما برای رسیدن به یک جامعه بهتر است.
ساز و کار قانونی که در کشور بنا نهاده شده است برآمده از آرمانها و تلاشهای ماست و اگر امروز به جایی رسیدیم که این ها را دیگر ارزش نمیدانیم باید در فکر راه تغییر آنها از راه قانع کردن عقل جمعی باشیم و در همه حال به قانون احترام بگذاریم.
۳- درباره دولتمردان و کارگزاران باید بدانیم که اینها کسانی هستند که ما زمینه را برایشان فراهم کرده ایم و آنها از فضا به کشور ما نیامدهاند.
از دید من حکومت همان جامعه عریان شده است که لباسی بر تن ندارد و مردم همه چیز را آشکارا میبینند. گروه سیاستمداران و گروه پزشکان و گروه بازرگانان و ... فرقی ندارند در جامعهای که تاجرش دست در جیب دولت دارد سیاستمدارش هم دست در جیب مردم میکند.
سخن پایانی اینکه قانون بزرگترین دستاورد جامعه است که ارزش بنیادین اخلاق اجتماعی به شمار میرود و تا زمانیکه ما مردم یاد نگیریم که به قانون احترام بگذاریم هیچ چیزی سر جای خودش قرار نمیگیرد و نمیتوانیم نسل آینده را قانون مدار پرورش دهیم و نسل آینده کارگزاران هم همین نسلی میشوند که قانونمند نیستند و این چرخه همچنان ادامه مییابد.
انتهای پیام
ارسال نظر