به گزارش ایران پژواک، مهران ارشادی فر در یادداشت ارسالی برای این تارنما، آورده است:
در کشور ما پشت بسیاری از کارها اندیشهای نهفته نیست و ما نمیدانیم که چرا چنین کارهایی را انجام میدهیم.bکسانی مانند کیروش و برانکو و دیگر مربیان خارجی با چه هدفی به ایران آورده میشوند؟ آیا هدف این است که تیم های ایرانی پرسپولیس و استقلال و سپاهان و دیگران بتوانند بر یکدیگر پیروز شوند؟
اگرچه برتری در لیگ برتر هم بسیار خوب است و دل هواداران بسیاری را شاد میکند و هیجان بسیاری برای جوانان فراهم میکند، ولی این کار پیش از این با مربی های ایرانی همانجام میشد. تیم های بزرگ پرسپولیس و استقلال یک زمین ورزش مناسب و یک استادیوم فوتبال خصوصی ندارند. تیم های پایه به سامانی ندارند و در پرداخت دستمزد به بازیکنان و هزینهی جاری همواره با دشواری روبرو هستند. باشگاه های ایرانی تا زمانی که با مشکل ساختاری روبرو هستند اگر هم قهرمان آسیا شوند این قهرمانی پایدار نخواهد بود. تیم استقلال خوزستان یک فصل قهرمان لیگ برتر میشود و دو فصل بعد به دسته یک فرو میافتد. این فوتبال با این ساختار، کشش جهانی شدن ندارد و اگر پیروزی هم به دست آورد پایدار نخواهد ماند و همیشگی نخواهد بود.
ما اگر در ردهی باشگاهها نتوانیم مدیران و مربیان خوب و توانا تربیت کنیم و ساختار فیزیکی و مدیریتی باشگاهها را به سنجههای جهانی نزدیک کنیم، هیچگاه نخواهیم توانست در فوتبال به جهانی شدن فکر کنیم. بیشتر مربیان فوتبال هنگامی که به مربیگری یک تیم لیگ برتری میرسند دیگر از تلاش و تکاپو دست بر میدارند؛ چرا که در ایران راه همینجا، بن بست میشود؛ نه این مربیان شانسی برای رفتن به چند تیم رده نخست لیگ برتر دارند و نه میتوانند چشم داشته باشند که روزی مربی تیم ملی خواهند شد، چون این دو جایگاه برای از ما بهتران است و چه بسیار تواناییها، زمینهی رشد نخواهند یافت. پیش از این درباره کیروش هم نوشتم که کیروش مربی بسیار خوبی بود، ولی ارزش افزودهای برای ما نداشت، به جایگاهی نرسیدیم که پیش از آن نرسیده بودیم. با این حال چند سالی که سرمربی تیم ما بود و هر چه میخواست میگرفت، یک بار هم قهرمان آسیا نشد.
نشد چون فوتبال ما ظرفیت رسیدن به آن جایگاه را ندارد و همان مثل را به یاد میآورد که آفتابه لگن هفت دست و شام و ناهار هیچی. اگر برای باشگاه، مربی خارجی میآوریم باید ساختار به گونهای باشد که آوردن این مربی برای ما درآمدزا باشد. سرمربی خارجی باید بتواند هزینهی خودش را در تورنمنت های بینالمللی به دست آورد و برای باشگاه هم درآمدزا باشد و اگر چنین نباشد، چرا این جایگاه را به سرمربیان خودمان ندهیم که کارازموده تر و با انگیزه تر شوند و ماندهی پول سرمربی خارجی را در بهبود ساختار فیزیکی باشگاهها و همچنین پیشرفت تیم های پایه هزینه نکنیم.
اگر روزی به جایی رسیدیم که احساس کردیم آوردن یک سرمربی خارجی ارزش افزوده برای باشگاه و یا تیم ملی دارد، آنگاه دست به سوی مربیان خارجی دراز کنیم ولی تا آن زمان همچنان بهتر است که روی کمبودهای خودمان سرمایهگذاری کنیم.
انتهای پیام
ارسال نظر